بچه که بودیم  دخترا عاشق عروسک بودند وپسرا عاشق مردان قوی هیکل .بزرگ تر که شدیم دخترا عاشق مردان قوی هیکل شدند و پسرا عاشق عروسک!!

بحث مبارزه با  بد حجابی هر از چند گاهی مثل فشار خون بالا وپایین می شودوبعد از چند روز رسانه ای شدن دوباره مظلومانه رساله نشین می شود تا دوباره در سال پسین، خوردن نوش دارو بعد از مرگ سهراب تکرار شود(اگر چه به قول گروهی دیگر ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است و....)

رضاخان در دوران سلطنتش یک سفر خارج از کشور بیشتر نرفت ولی ای کاش تایر ماشینش پنچر شده بود ونمی رفت.دیدن آتاتورک در ترکیه وگرفتن نسخه آق دایی برای اجرای مو به مو در ایران شاه کلید تغییر فرهنگی در ایران شد.اما چرا این دست نشانده انگلیس ماشه تفنگش را رو به حجاب گرفت ؟رضاخان با نماز و روزه به اندازه حجاب مبارزه نکرد .همین الان هم شما در کشور های اروپائی به راحتی می توانید نماز بخوانید وراحت از آن قادر به گرفتن روزه هستید.

جواب سوال یک چیز است و آن اینکه حجاب تفکر غربی را قلقلک می دهد .روزه امری شخصی است وممکن است اطرافیان اصلا متوجه نشوند .نماز هم کم وبیش همین طور است .اما حجاب ذاتا اجتماعی است .به این معنا که درمقابل نامحرم و دیگران موضوعیت پیدا می کند ونه در امور فردی .حجاب جزءالفبای تمدن ایرانی است.یعنی اگر اسلام را هم کنار بگذاریم سنگ واره های تخت جمشید خبر از این می دهند که حجاب شاهزاده گان وهم جنین لباس ودامن بلند آنها نماد شخصیت وعلو مقام آنها بوده است .شاهنامه دختر پارسی را این گونه توصیف می کند:

منیژه منم دخت افراسیاب      ندیده تنم را رخ آفتاب

اما فردوسی امروز نیست تا ببیند آن دختر پارسی را همه دیده اند به جز رخ آفتاب ناکام !

حجاب با ذات مردم ایران در هر طبقه اجتماعی عجین شده بود .در موزد کشف حجاب رضاخانی هم این طور نبود که رضا میر پنج امشب قانون را بنویسد وفردا همه تمام اپن بیرون بیایند.بلکه مراحل مختلفی طی شد .اول از ادارات شروع شد بعد معلم ها وسپس طوایف ونهایتا با زور تفنگ وتهدید همه گیر شد .چه بسیار مادرانی که تا پایان حکومت او از خانه بیرون نیامدند وچه بسیار فرزندان ایرانی که سقط شدند و وطن را ندیدندوفقط در یک قلم از عنایات شاهانه سه هزار نفر در مسجد گوهرشاد مشهد به شهادت رسیدند .

در زمان محمد رضا اگر چه قانون کشف حجاب  به جدیت قبل اجرا نمی شد اما مهره های شطرنج فرهنگی جامعه طوری  چیده شده  بود  که همه را به سوی نادیده انگاری این ضرورت دینی سوق می داد .مجلات وسینماها ومدارس همه شیپور بی دینی شده بودند وکله گنده های مملکت اگر جائی چند چادری می دیدند روضه توحش و واپس گرائی  می خواندند .نمونه اش را در همین وبلاگ گذاشتم که محمد رضا پهلوی با دیدن یک عکس از چند زن که با پوشش چادر در مراسم جشن پیشاهنگی حاضر شده بودند با عصبانیت بعضی از مقامات استانی را عزل و وزیر فرهنگ را توبیخ نمود.اینجا را ببینید.

برکندن یک فرهنگ اگر چه سخت است اما سخت تر از آن برگشتن به وضعیت سابق وباز سازی وترمیم آن است.بی خود نبود که مرحوم امام (ره)در آن زمان فرموده بودند که جنایتی که رضاخان در قضیه اجبار به کشف حجاب مرتکب شد هزار سال وقت می خواهد تا جبران شود .یعنی ده قرن باید کار فرهنگی به صورت مداوم وخستگی ناپذیر انجام شود تا حجاب برتر به صورت حقیقی وقبلی اش برای زنان جامعه ما توجیه پذیر شود.

نکته جالب و مهم در کشور ما اینست که نه در اصل حجاب بلکه در مصداق  آن اختلافات عجیبی وجود دارد.به این معنا که اکثریت مردم کشور ما حجاب را لازم ویا حداقل مطلوب می دانند اما در تعریف آن اختلافات فاحشی دارند بطوریکه رعایت حجاب از پوشیه زدن را شامل می شود تا یک پارچه چند سانتیمتری را روی سر انداختن !وهمین باعث شده که در ایران با پدیده منحصر به فردی مواجه شویم بنام بد حجابی (چرا که در سایر کشورها یا حجاب کامل است ویا کشف حجاب)

ویروس خطرناکی که چند صباحی است بعد از انتخابات ریاست جمهوری باب شده است اینست که بدحجابی ها رنگ سیاسی واعتراضی به خود گرفته است .ظاهرا جنبش سبز می خواهد با رنگ های سرخ وصورتی واسانس لجاجت به میدان بیاید .موهایی طلایی ،صورت هائی سرخ پوستی وشلوارهائی قرون وسطائی

فتنه گری با کشف حجاب؛ مانور اغتشاش گران قبل از چهارشنبه سوری

در اینجا عکس العمل ها فرق می کند.اگر بعضی قبلا در مورد گشت ارشاد با ژستی طلبکارانه می گفتند که چند خط تعهد نوشتن در پاسگاه به لطافت دختر ایرانی ضربه می زند اما وقتی که بد حجابی رنگ سیاسی وجریان حزبی به خود بگیرد هر عقل سلیمی حق می دهد که برخورد ها کمی شدید تر وجدی تر شود.

انگار نهم دی دیگری در ایران لازم است.نظر شما چیست؟




برچسب ها : حجاب