آیا تابه حال نظر واقعی خودتون راجع به دین رو  زیر ذره بین گذاشتید؟منظورم تعریف دین نیست که در این یه قلم فیلسوفان دین سنگ تمام گذاشته اند وتا کنون بیش از صد تعریف رنگارنگ از این ور واونور عالم به دست ما رسیده است.منظورم اینه که ما تا چه حد برای آموزه های دینی وحلال وحرام خدا ارج وقیمت قائلیم.در وهله اول جواب می دهید که این دیگه چه سوالی است.معلومه که دین چیز خوبی است .بر منکرش هم لعنت.

اما کمی ریز تر شویم وصریح تر.خیلی از دور وبری های ما اعم از مردم عادی ویا مسئولین الحق والانصاف نگاه مثبتی به دین دارند اما این نگاه مقدس وارزشمند در ترجمان حکومتی اش گاه به علاقه ترجمه می شود ونه ضرورت.خیلی از مسئولین ما نگاهشان به دین ودینداری عملا سکولاریستی است اما خودشان خبر ندارند.شاید با شنیدن اسم سکولاریسم حالت تهوع به آنها دست دهد اما ناخودآگاه در مقام بخشنامه وعمل در آن راه گام بر می دارند.

در این باورهای بی صدا ولی کمر شکن دین صرفا بعنوان یک علاقه تفسیر می شود ونه ضرورت.یعنی نمادهای دینی وروح معنوی حاکم برجامعه را ضروری ندانسته وصرفا آن را مانند علاقه به کارهای هنری مثل خطاطی ونقاشی می دانند.حتما دیده اید شاعران زبردستی را که آنقدر غرق در ساحت شعر وشاعری شده اند که اگر روزی بگذرد وچند بیتی شعر نسرایند مریض می شوند.بعضی ارادت ها به دینداری هم در همین حد است .این فکر معتقد است که قشری در جامعه وجود دارد که تا به هیئت نرود ونگاهش به سردر مسجدوحسینیه نیفتد آرام نیم گیرند.خب،وظیفه حکومت هم تامین نیازهای جامعه است،پس درنتیجه به مساجد وحوزه های علمیه کمک می کنیم،هزاران جلد قرآن چاپ می کنیم،زوج های جوان را هم می فرستیم کنار کعبه وهزار کار خوب دیگر.

این نگاه اگر چه مثبت وقابل تقدیر است اما تبعات خطرناکی را به دنبال دارد.مهم ترین مشکل آن اینست تصمیمات دینی کلان مجذوب آهن ربای انتخاب مردم است.حال چه این انتخاب درست باشد وعلی را به سرکار آورد وچه اشتباه باشد واو را خانه نشین کند.

نگاه درست آنست که حلال وحرام شرعی را برای جامعه نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت بدانیم.عدم نگاه به دین بعنوان یک ضرورت در بزنگاه های مختلفی منشا خطر می شود و ویروس ناشناخته ای است که سالها بعد سرعت معنویت ناب را کند وآهسته میکند.آنگاه تکیه کلامت این می شود که مردم می خواهند فلان شود وهمان ها می خواهند فلان کار نشود.آنچه سروری می کند  نظر خلق می شود واگر نام نماز وروزه ای هم برده میشود طفیلی انتخاب وعلاقه فعلی مخلوقات است وبس.یعنی ابتدای کار با تسبیح وصلوات راه مسجدی شده باز می شود چون مردم می خواهند اما با تغییر ذائقه مردم درب مسجد تخته می شود ودر هر دو حال مسئول مربوطه نمازش را سر وقت بجا می آورد!

پس دین را بخاطر خود دین بخواهیم ونه بخاطر متدینین.




برچسب ها : دین