سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 779525
  • بازدید امروز: 21
  • بازدید دیروز: 28
  • تعداد کل پست ها: 278
درباره
سیدمحمدحسن صالح[90]

منم مثل خیلی ها توی این عالم نفس می کشم . فقط دلم میخواد که زمین وزمان رو آلوده نکنم!

جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی



ابر برچسب ها
دین[46] ، شهرضا[35] ، سیاسی[27] ، انقلاب[20] ، خاطره[18] ، سفرنامه هند[15] ، امام حسین[12] ، حجاب[10] ، پست مدرنیسم[10] ، سفرنامه عمره[9] ، رسانه[7] ، قم[7] ، انتخابات[7] ، امام زمان[7] ، اخلاق[5] ، امام رضا[5] ، غدیر علی ممیز[5] ، شادی[4] ، اجتماعی[4] ، پیامبر اکرم[4] ، حضرت معصومه[4] ، حضرت زهرا[3] ، دعا[3] ، انتخابات[3] ، امام خامنه ای[3] ، صبر[3] ، علم[3] ، عبادت[2] ، ماهواره[2] ، مرگ[2] ، مقاله[2] ، نوروز[2] ، سینما[2] ، سفرنامه هندوستان[2] ، زن[2] ، امام حسن عسکری[2] ، ازدواج[2] ، امام جواد[2] ، دوستی[2] ، خانواده[2] ، فلسطین[2] ، کتاب شناسی[2] ، کودک[2] ، شهادت[2] ، حضرت زینب[1] ، حکمت الهی[1] ، حوزه[1] ، بدعت[1] ، ترافیک[1] ، تهاجم فرهنگی[1] ، جنگ نرم[1] ، چهارشنبه سوری[1] ، امام حسن[1] ، اسرائیل[1] ، احترام به والدین[1] ، اخلاق[1] ، اربعین[1] ، آزادی[1] ، امام خمینی[1] ، امام سجاد[1] ، امام صادق[1] ، امام عسکری[1] ، امام علی[1] ، سفر نامه عمره[1] ، سفرنامه بوشهر[1] ، رضاخان[1] ، سفرنامه کردستان[1] ، شب قدر[1] ، شهید بهشتی[1] ، شهید مطهری[1] ، شیطان[1] ، هندوئیسم[1] ، ولایت فقیه[1] ، وهابیت[1] ، کتاب جدید[1] ، مسیحیت[1] ، معرفی کتاب[1] ، مفاتیح الجنان[1] ، عوض حیدرپور[1] ، عید غدیر[1] ، کودک[1] ، ماه رمضان[1] ، ماه شعبان[1] ،

عکس زیر پربیننده ترین عکس سال 2011تاکنون بوده است .به نظر من تصویر آهسته وناگهانی است از یک جنگ پرسرعت ودامنه دار.آرام وبی صدا.فایل روی فایل وسی دی روی سی دی.نرم افزارهایی که سالها بعد ممکن است سخت افزار کف خیابان ها شوند ! واما...شخصیت کودکان ما چه راحت در حال غربی شدن است.

این عکس منبر وروضه نمی خواهد.فقط خوب نگاه کنید!!!!!




برچسب ها : تهاجم فرهنگی برچسب ها : رسانه



می گویند واعظی مسیحی از پسر بچه ای پرسید:ممکن است بگویی از کدام طرف می توان به دفتر پست رفت؟پسربچه پاسخ داد:بله،حتما . آن دو همچنان که به طرف دفتر پست می رفتند،مرد واعظ از پسربچه خواست که آنروز عصر به محل سخنرانی بیاید وبه حرف های او گوش کند.پسرک پرسید :می خواهید درباره چه چیزی حرف بزنید؟مرد سخنران پاسخ داد :راه بهشت   پسرک گفت شوخی نکنید.چطور می خواهید درباره بهشت با ما حرف بزنید در حالیکه حتی راه دفتر پست را نمی دانید!؟

از کتب قدیم کلامی بگیر تا جدیدترین آثار اعتقادی غیر ممکن است که در باره ضرورت بعثت انبیاء حرفی نزده باشند.اصلا ما چرا احتیاج به انبیاء وکلا هادیان الهی ومخبران از ماوراء داریم؟جواب ها بر دو دسته اند.برخی براهین پای بهشت وجهنم وکلا آخرت را وسط می کشند ومعتقدند از آنجا که سعادت واقعی وزندگی ابدی انسان در آخرت رقم می خورد،تنها کسانی می توانند راه بهشت را بما نشان دهند که از طرف بهشت آفرین یعنی خدا آمده باشند.اما در دسته دوم جواب ها که طرفداران پر وپاقرصی هم دارد سخن از اینست که اگر کسی فقط درد دنیا هم داشته باشد  باز محتاج سلسله جلیله انبیاء است.یک تقریر معروف از این نوع براهین معتقد است رفاه این دنیا تنها در سایه نظم وقانون نبوی حاصل می شود .یعنی از آنجائیکه انسانها مدنی بالطبع وطالب زندگی اجتماعی هستند خود بخود اختلافاتی ظاهر می شود که راه برون رفت از آنها داشتن قوانینی واسلوب هائی علمی ودارای تضمین است واین شرایط تنها در شریعت الهی یافت می شود.این دسته از براهین نه آنکه از راه بهشت غافل شده باشند بلکه در پی آنند که نمونه ای از محصول بهشتی خود را در همین عالم خاکی عرضه کنند وشیرینی عقبی  را عجالتا به صورت نقدی به موحدان کوی دوست وجامعه ایمانی در دنیا بچشانندواز این رو بعضی علما همانند علامه حلی در کتاب وزین کشف المراد فوائد بعثت انبیاء را نه فقط در امور اخروی بلکه امور مادی وجسمانی هم می داند.

داستان بالا اگر چه از نوعی مغالطه بی بهره نیست ولیک باردار پیامی بزرگ نیز هست.عرف بشر این گونه است که وقتی باور می کند دین آنان را به بهشت موعود می رساند که لااقل راه رفاه حداقلی در این عالم را به آنان بنمایاند.آرامش اقتصادی (آن سان که به اسراف واتراف نینجامد)خود بزرگ ترین مبلغ برای پیمایش مشتاقانه راه انبیاست.اصلا وقتی نقشه دین وسیاست های کلی آن را نگاهی دوباره می کنیم به روشنی می یابیم که بسیاری از پازل های وحیانی مربوط به اصلاحات دنیوی در ساحت های مختلف اجتماعی ،سیاسی واقتصادی است.اگر چه در هندسه عقیدتی ما اقتصاد جایگاهی بعد از فرهنگ دارد ولی این نه به معنای کاستی ارزش مال وفعالیت دنیا بلکه به معنای جهت دهی به آن در مسیر حرکت متعالی است.

واینکه تنها انقلاب شیعی جهان در مرحله حساسی قرار گرفته است.نگاه های مرد ونامرد همه بدین سو دوخته شده که آیا انقلابی که با نام مذهب عجین شده از مرحله اقتصادی هم سربلند بیرون خواهد آمد یا نه؟انقلابی که می خواهد عناوین به زمین مانده دین را در عرصه اقتصاد عملیاتی کند و نمونه ای تبلیغاتی باشد از آرمان شهر مهدوی.وبی جهت نبود که در اوج اعتراضات وقیام های مردمی منطقه ناباورانه امسال نام جهاد اقتصادی را سربرگ خود نمود چه اینکه الهام گیری از انقلاب ایران از مرحله خالقیت گذشته وپای به مرحله ربوبیت گذاشته است تا انقلابیون در سرتاسر جغرافیای اسلامی از لیبی وتونس تا بحرین ویمن بدانند چه فرجام خوشی در انتظار آنهاست. ان شاء الله




برچسب ها : دین



نمی دونم تا بحال به یه بچه چند ماهه دقت کردید یا نه؟تشنه چند قطره آبه .گاهی وقتا شیر مادر هم جواب نمی ده وباید عجالتا چند تا قطره آب توی دهنش بریزید.سن که بالاتر بره تشنگی ها هم کلاسشان فرق می کنه.تشنگی شهرت ،تشنگی وله له زدن برای توجه دیگران و لو با حلق آویز کردن حیا وعفت،تشنگی پست ومقام ولو به قیمت بله قربان گفتن به هر کله گنده ای،تشنگی مد ،تشنگی مدرک،تشنگی برای متر متر زمین های شهرمان به همراه هزار ویک قسم دروغ.قرآن خیلی جالب این سراب ها را توضیح میده(یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا وهم عن الاخره غافلون)یعنی خیلی از تشنگی های ما فقط به ظاهر ها وپوسته ها خلاصه شده واز معنا غافلیم.بله معنا!

تشنگی معنا یعنی چه؟

شاید زیاد شنیده باشید که همه موجودات آیت ونشانه خدا هستند.همه کلمة الله هستند.همه در الفبای خلقت نقش خوشرنگی را بازی می کنند.از در ودیوار خانه مان گرفته تا کوه های سربه فلک کشیده البرز،از خود سفید پوستم بگیر وبرو تا سیاهپوست های بیابان بزرگ آفریقا محصول مشترک یه کارخانه ایم که ادعا می کند خلیفة الله تحویل می دهد. حال من از شما می پرسم آیا کلمه بدون معنا هم می شود؟اصلا کلمه یعنی لفظ معنا دار .پس باید بگردیم به دنبال معنا.باید به هوش باشیم که در این قایم موشک بازی عمر ،معنای حیات  خودش را لابه لای برج های صنعت ومدرنیته وپسا مدرنیسم برای همیشه قایم نکند تا آنوقت عزرائیل به زور اجل ما را از مسابقه اوت کند.

بیائید کار را خلاصه وساندویچی کنیم وتمام خلقت را با فراز ونشیب های اجتناب ناپذیر آن یک کلمه فرض کنیم.کجاست این معنایی که سالها عده ای صبح های جمعه برای یافتنش گریه می کنند.عجب معنایی است این معنا.هالوی اصفهانی می تواند آن را بفهمد ولی خیلی از حمالان آگاهی! در جا می زنند.پشت دیوار بی بی سی خود را به نفهمی زده وآن را انکار می کنند و کم نیستند رانده شده گان این درگاه..

عقل ونقل می گوید این معنا حجت خداست بر روی زمین .اصلا اگر او نباشد زمین قهر می کند وآنقدر خود خوری می کند که اثری از ما باقی نمی ماند.هر وقت به فرامین او بی احترامی شود زمین به خود می لرزد وعرق شرم دریاها سونامی ساز می شوند.آتشفشانها به غرش در می آید.همه کارها دقیقا برخلاف اراده ها حرکت می کند واهل آسمان ها بخاطر قدر نشناسی ما جوش می زنند.

خدا یا می خواهم تشنه شوم.بس است از بس به دنبال سراب ها رفته ام وخسته گشته ام.من می خواهم تشنه معنای تمام قدّ هستی بشوم.می خواهم تشنه حجت خدابر روی زمین بشوم .فقط می خواهم تشنه معنا شوم وبس ،چون مطمئنم اگر واقعا تشنه شوم خودت ساقی ام می شوی .مگر نفرمودی:وان لواستقاموا علی الطریقة لاسقیناهم ماء غدقا(واگر آنان بر این روش وطریقت استوار شوند پس آبی گوارا وفراوان به آنان خواهیم داد.

آب کم جو تشنگی آور بدست     تا بجوشد آبت از بالا وپست  




برچسب ها : امام زمان



همین چند ساعت پیش بود که عیال مربوطه به همراه بنده زاده نیم وجبی پاشون رو توی یه کفش کردند که الاّوبلاّ امروز جمعه ای باید ما رو یه جایی ببری.بنده حقیر هم با کلی غرولند مطالعه یک کتاب کلامی را قطع کردم ودر حین لباس پوشیدن گفتم که من باید یه حال معنوی حسابی به اینا بدم!حضرات مذکور ! پرسیدند که حالا قرار است در کجا نزول اجلاس کنیم؟در کوه خضر یا فلکه سالاریه (معروف به فلکه بستنی)؟جواب دادم قبرستون! اول فکر کردند که دارم تشر می زنم ولی در کمال تعجب بار دوم هم گفتم قبرست؛؛؛؛؛؛ون!امروز می خوام ببرمتون قبرستان وادی السلام قم! وسفر درون شهری ما آغاز شد....

از دوازده سال پیش که وارد قم شدم بین همه معروف بود  که مساحت قبرستان های قم بیش از پارک ها وفضای سبز آن است.این جمله که گاه حتی از زبان مسئولین استانی شنیده می شد مشوقی شد برای ما که در این چند ساله در کنار معلومات وسیع ارضی وسماوی مان! مفتخر به نوعی قبرستان شناسی! هم بشویم.

یکی از این قبرستان ها ،فبرستان وادی السلام قم است که در های گرانبهایی چون شهید سعیدی ،نواب صفوی وشهدای پانزده خرداد چهل ودو را در خود جای داده است.به محض ورود به قبرستان کلید حجره نوزده را از نگهبانی گرفتم .همراهان حقیر واقعا در حال شاخ درآوردن بودند که مگه ما اینجا کی رو داریم؟قدم به قدم رفتم ودرب اتاق را باز کردم وآنها عکس چهره ای آشنا را دیدند.مرحوم محیی الدین الهی قمشه ای

قبرستان نوردی! رل مهمی در سلوک معنوی انسانها دارد.به نوعی کمترین فاصله با جهان پس از مرگ را در آنجا احساس می کنی.این احساس به نوعی در بعضی جاها مثل وادی السلام نجف ویا تخت فولاد اصفهان به اوج می رسد.قبرستان ها آرامگاه هایی هستند که در دل خود ناآرامی ها بسیاری را ذخیره کرده اند.خدا می داند که این زیر چه خبر است وچه غوغایی بپاست.طلبکار وبدهکار به هم می رسند.قاتل ومقتول هم سفره می شوند وبعضی هم واقعا در آرامستان خود به سر میبرند تا وقت نفخ صور

قبرستان ها پازل عجیبی هستند.هم نه روزه در ان پیدا می کنی هم نود ساله.پیر وبرنا وزن و مرد وغنی وفقیر هیچ کدام فرقی ندارند.قبرستان نمونه کامل دموکراسی است.تمام ویرایش های دنیایی وفیلتر های این جهانی در آن رخت بر میبندد ودر یک آن تمام پست ومقام در نزد تو به هق هق می افتند ورنگ می بازند.

ومرگ قصه ای حتمی وعمومی است.مولاعلی هر روز مهمان وادی السلام نجف بودند.بسیاری از عرفا همچون سید علی آقای قاضی هم این مسلک را داشته اند.خوبست ما هم گاهی مسافر قبرستان شویم تا بیاد هادم لذات واز بین برنده خوشی های باطل یعنی مرگ بیفتیم.

 




برچسب ها : مرگ



از آن زمان که جم پادشاه ایرانی اول فروردین را آغاز سال وموسم جشن وسرور اعلام کرد حداقل سه هزار سال است که ایرانی جماعت وبه تعبیر بهتر پارسی زبانان همزمان با بهار طبیعت مراسم عید بپاداشته وشادی می کنند.از نوروز خاطرات زیادی در ذهن هر کسی وجود دارد.قدیم تر ها نوروز که می شد بسیاری از خانواده ها چرب ترین وعده غذائی شان که معمولا با نام برنج گره خورده بود تجربه می کردند.عیدی دادن هم که جزءحواشی جداناشدنی عید نوروز است هر ساله شور وشعف وصف ناشدنی را برای خانواده مخصوصا خردسالان به همراه دارد.شاید بعضی بزرگتر ها اعتقاد داشته باشند که نوروز ودید وبازدید آن برایشان عادی شده واول فرودین برایشان هیچ تفاوتی مثلا با آبان ماه ندارد اما خود همین ها قبول دارند که بعضی دوستان وخویشاوندان را فقط وفقط در مراسم نوروز می شود زیارتشان کرد وعید که بگذرد سایه شان را هم نمی توان پیدا کرد!

به هزار وچهارصد واندی سال قبل برگردیم.زمانی که دین تازه وارد در سرزمین آریائی ها جاخوش کرد وسند شش دانگ بسیاری از قلب ها را به نام خود زد.پارسیان از ظلم ساسانیان وتبعیض های زردشتی مسلکان رها شده وبا تعالیمی از جنس آسمان آشنا شده بودند.این دین عید قربان وفطر وجمعه را با خود آورد.هم چنین تبعیت محض ایرانیان از امامت و ولایت ،عید سعید غدیر خم را تاج نشین اعیاد وجشن هاو(عید الله الاکبر) نمود.اما این تازه واردها با نوروز وجشن نوروز بد رفتاری نکردند.مگر نه اینکه خود اسلام بسیاری از آداب ورسوم باقی مانده در سرزمین عربستان را بخاطر اینکه از سرچشمه ای عقلانی ویا دینی تغذیه می شدند تایید وامضاء کرد.

اسلام ویرایش جدیدی از کتاب نوروز را به جهان عرضه کرد و نگاه تازه ای را فراروی ایرانیان وتمام مشتاقان نوروز قرار داد.عید نوروز عیدی مذهبی نیست(آنچنانکه بعضی ها سخن از اسلام ایرانی می رانند)ولی ضد مذهب هم نیست.اسلام می گوید از تحویل به سوی تحول بروید.بعضی تحویل خورشید به برج حمل را جشن می گیرند اما از تحولشان خبری نیست.سال 1390یعنی هزار وسیصد ونود بار زمین دور خورشید گشته اما آیا ما هم همین مقدار دور خورشید حقیقت یعنی حجت خدا بر روی زمین گشته ایم ؟

نمی دانم چرا بعضی ها اصرار دارند  که در نوروز خبری از دین وخدا وعرش نباشد.اسلام چیز زیادی از ما نمی خواهد.صاحبان شریعت از ما خواسته اند که در چنین ایامی چشممان از ظرف ها آجیل ومیوه واحیانا نگاه های حرام ! بالاتر رفته وبا نگاه به شکوفه های بادام وزرد آلو بیاد قیامت وآنور خاک بیفتیم.از ما می خواهد از شکوفه هم بالاتر برویم وبا نگاه به خورشید یاد کنیم از اعتدال ومیانه روی نوروز،زیرا اول فروردین یکی از دو روزی است که مدت زمان شب وروز کاملا مساوی است.اسلام از ما می خواهد که بدانیم برگردان شمسی عید غدیر (18ذی حجه )اول فروردین است ودر این روز با گناه از ولایت دور نشویم.

دعای سال تحویل کاملا هماهنگ با سیاست (از تحویل به سوی تحول)ارائه شده است:

یا مقلب القلوب والابصار *یا مدبر الیل والنهار *یا محول الحول والاحوال*حول حالنا الی احسن الحال

 

 




برچسب ها : نوروز برچسب ها : شادی


صفحات :
|  <  1  2  |