سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 778889
  • بازدید امروز: 6
  • بازدید دیروز: 15
  • تعداد کل پست ها: 278
درباره
سیدمحمدحسن صالح[90]

منم مثل خیلی ها توی این عالم نفس می کشم . فقط دلم میخواد که زمین وزمان رو آلوده نکنم!

جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی



ابر برچسب ها
دین[46] ، شهرضا[35] ، سیاسی[27] ، انقلاب[20] ، خاطره[18] ، سفرنامه هند[15] ، امام حسین[12] ، حجاب[10] ، پست مدرنیسم[10] ، سفرنامه عمره[9] ، رسانه[7] ، قم[7] ، انتخابات[7] ، امام زمان[7] ، اخلاق[5] ، امام رضا[5] ، غدیر علی ممیز[5] ، شادی[4] ، اجتماعی[4] ، پیامبر اکرم[4] ، حضرت معصومه[4] ، حضرت زهرا[3] ، دعا[3] ، انتخابات[3] ، امام خامنه ای[3] ، صبر[3] ، علم[3] ، عبادت[2] ، ماهواره[2] ، مرگ[2] ، مقاله[2] ، نوروز[2] ، سینما[2] ، سفرنامه هندوستان[2] ، زن[2] ، امام حسن عسکری[2] ، ازدواج[2] ، امام جواد[2] ، دوستی[2] ، خانواده[2] ، فلسطین[2] ، کتاب شناسی[2] ، کودک[2] ، شهادت[2] ، حضرت زینب[1] ، حکمت الهی[1] ، حوزه[1] ، بدعت[1] ، ترافیک[1] ، تهاجم فرهنگی[1] ، جنگ نرم[1] ، چهارشنبه سوری[1] ، امام حسن[1] ، اسرائیل[1] ، احترام به والدین[1] ، اخلاق[1] ، اربعین[1] ، آزادی[1] ، امام خمینی[1] ، امام سجاد[1] ، امام صادق[1] ، امام عسکری[1] ، امام علی[1] ، سفر نامه عمره[1] ، سفرنامه بوشهر[1] ، رضاخان[1] ، سفرنامه کردستان[1] ، شب قدر[1] ، شهید بهشتی[1] ، شهید مطهری[1] ، شیطان[1] ، هندوئیسم[1] ، ولایت فقیه[1] ، وهابیت[1] ، کتاب جدید[1] ، مسیحیت[1] ، معرفی کتاب[1] ، مفاتیح الجنان[1] ، عوض حیدرپور[1] ، عید غدیر[1] ، کودک[1] ، ماه رمضان[1] ، ماه شعبان[1] ،

افضل اعمال شب قدر...

زیارت سید الشهداء نیست!

غسل شب قدر نیست!

صد رکعت نماز مستحب نیست!

دعا و استغفار هم نیست ..

افضل اعمال شب قدر...نماز صبح است.

مرز بین واجبات و مستحبات بسیار دقیق است و نازک

این سخن اما به معنای کم ارزش بودن مستحبات نیست.




برچسب ها : دین برچسب ها : عبادت



اصل روزه داری به غیر از دو روز عید فطرو عید قربان جائز است و گاه پسندیده، اما روزه خواری به عنوان یک ناهنجاری  عمرش به اندازه خود ماه مبارک رمضان است با رمضان می آید و با رمضان هم می رود به همراه وعده های رسمی نهادهای الگانس دار و بی سیم به دست و نچ نچ پر سر و صدای مومنین و مومنات که امسال روزه خوری زیاد بود و بعد همه چیز خاموش می شود تا سال بعد.

در این شکی نیست که روزه به نسبت برخی اعمال عبادی دیگر مانند نماز بسیار کم سر و صدا و مخفی است و حتی در غیر از ماه مبارک رمضان جز با خود اظهاری شخص مشخص نمی شود که او روزه است یا نه؟ همین نکته یعنی مخفی بودن روزه از عواملی است که باعث می شود ضد و دشمن آن یعنی روزه خواری بیشتر به چشم می آید. ممکن است در جمعی هزار نفره ارتکاب فقط یک نفر به این حرام الهی همه تقدس این بزم را زیر سوال ببرد و برای تمام بینندگان ایجاد سوال کند. قاعدتا وقتی می گوییم و می نویسیم روزه خواری و یا به تعبیر عوامانه تر ( روزه خوری) معنای مذموم و ناهنجار آن مراد است و نه معنای لغوی آن که شامل روزه نگرفتن افراد دارای عذر مانند مریضان و سالخوردگان می شود .هم چنین به تعبیر رساتر مراد از این ناهنجاری ، عبور از خط قرمز حیای محیطی و ادب پیرامونی در شهر و دیار اسلامی و ارتکاب به محرمات روزه دار در ملاو منظر عموم است حال چه مرتکب این کار در اصل روزه نگرفتنش معذور باشد یا نباشد.

در یک نگاه کلان مذهبی باید اذعان کرد که قسمت قابل توجهی از حس وحال معنوی ماه مبارک رمضان نه بسته و در گرو افراد بلکه طفیلی و محصول محیط معنوی حاصل شده در این ماه است. در این ایام گو اینکه همانند تک تک افراد روزه دار، شهرها و بلاد روزه دارهم به نوعی مورد توجه خاص فرشتگان الهی و خوبان عالم است. پائین آمدن آمار جرم و فساد در این ماه مبارک تنها بخشی از واقعیات ظاهر شدن درباره لایه های معنوی شهر و کشور روزه دار در این ضیافه الله است. اینکه در یک شهر حتی همه مکلفین روزه بگیرند و تنها یک نفر دست به روزه خواری بزند برای برهم زدن پازل زیبای باطنی و ایمانی آن منطقه کفایت می کند و طبیعتا زیرمجموعه این سوال مهم قرار می گیرد که روزه خواری چرا؟ عوامل آن چیست؟ آیا مانند پدیده بد حجابی می تواند اغراض سیاسی داشته باشد و اصطلاحا نوعی نافرمانی مدنی به حساب آید؟ در برچیدن آن باز باید منتظر کار فرهنگی بمانیم و یا اینکه جامعه در برخورد فیزیکی و گاه تند با آن توجیه و متقاعد است و آن را براحتی هضم می کند؟

از لحاظ جغرافیایی مناطق مسافر خیز در یک کشور، استان و حتی یک شهر بیش از بقیه با این پدیده مواجهند. مسافر بودن و معذور بودن یک طرف قضیه است و حرمت ماه مبارک رمضان را نگه داشتن طرف دیگر آن و نباید این دو ساحت با هم خلط شود. از لحاظ اجتماعی به نظر می رسد که روزه خواری با بعضی ناهنجاری های دیگر مانند بد حجابی تفاوت های عدیده ای وجود دارد . در روزه خواری به نسبت، اغراض سیاسی کمتر به چشم می خورد. گو اینکه بیشتر مسائلی همچون ناتوانی جسمانی و نفس گیر بودن روزه در این ایام گرم سال مورد توجه قرار می گیرد. اما در این میان نباید نقش خانواده را نادیده گرفت . خانواده ای که روزه داران آن در اقلیت به سر می برند و از سویی تقید به حریم نگه داشتن این ماه ندارند را نمی توان با مریض و کهنسال معتقدی یکسان دانست که معذور بوده و حتی روزه گرفتن برایش حرام است ولی با اینحال یک لیوان آب را در گوشه اتاق خانه میل می کند و نه کنار آبسردکن تعبیه شده در میدان مرکزی شهر!

در این میان در شیوع این ناهنجاری که در بعضی کلان شهرها حاد تر شده است به دخالت نهادهای رسمی بیش از پیش نیاز است. اگر چه نهی از منکر لسانی وظیفه ای توقف ناپذیر در باره همه منکرات است ولکن به نظر می رسد که جامعه ما انتظار برخورد های قضایی بیشتر با کسانی را دارد که عامدانه قصد برهم زدن عیش معنوی روزه داران را دارند. چه اینکه گاه با کمال تاسف مشاهده می شود ماموری که برای برچیدن بساط روزه خواران اعزام می شود در زمره خود آنهاست|! و اصلا اعتقادی به این گونه مسائل ندارد؟ هنوز جو غالب با روزه داری است به شرطی که با یک مدیریت حساب شده و دوسویه از جانب مردم و مسئولین امر این ناهنجاری به حداقل برسد و در نتیجه ریسک آن بالا برود.

بحث بالا صرفا یک سوال بود که باید در جوانب آن تفحص و تفکر بیشتری صورت بگیرد.




برچسب ها : دین



 

چند سال پیش، یک موسسه هنری بین بچه های دبستانی سراسر کشور مسابقه ای گذاشتند. فراخوان مسابقه این چنین بود: آرزوهایی که از خدا می خواهید ، روی کاغذ بنویسید و برای ما بفرستید!

همین عنوان ساده با چاشنی معصومیت دست نخورده خردسالی و حس و حال پر نشاط کودکانه کافی بود تا بچه های قدونیم قد مدرسه ای ،آرزوهای رنگارنگ و جورواجور خود را بر کاغذی سفید پیاده کنند و بعد ، همراه پاکتی امانتدار روانه پایتخت کنند به امان خدا. نامه ها که باز شدند دبیرخانه مسابقه دچار جذر و مد بی سابقه دعاهای کودکانه شده بود. از درست شدن و نوشدن چرخ مسابقه داداش کوچولو و چرخ خیاطی مامان و چرخ دستی بابا گرفته تا دعا برای رفوزه شدن بچه همسایه بغلی که همیشه بقیه را مسخره می کند! یکی از دعاهای پرمشتری و پر تکرار این دعا بود:

خداجون، آرزو می کنم که هر روز جمعه باشد!

شاید دعای خنده داری باشد برای بزرگ تر ها ، اما از نگاه فلسفی بسیار عمیق است و پر معنا.اگر دستی به سروگوش نگاهمان بکشیم و تعارفات بی مورد را هم قیچی کنیم و از همه مهمتر کاری به سن وسال دعا کننده نداشته باشیم صد البته آرزوی بالا، از عرفان و معرفت ناب هم بی بهره و کم بهره نیست گو اینکه همان کودک دبستانی با نیشخند خودش بما می فهماند که اگر شما هم لذت جمعه و تعطیلات را در می یافتید از خدا خواسته دیگری مثل پول و ماشین و شغل و .....طلب نمی کردید.مگر نه اینکه  اگر محبوبی چشم آدمی را پر کرد دیگر حکم خط کشی را پیدا می کند که همه عالم را با آن اندازه می گیرد. قانون عالم است . سن و سال هم ندارد . تنها تفاوتش در محبوب ها و خواسته هاست. گاه دنیایی محض است و به تعبیری زیر زمینی، گاه زمینی و گاه آسمانی بالاتر از ابرها و بعد هم عرش! گاه کودکانه است و به اندک قانع است و گاه اسم ورسمی می طلبد بس فراخناک و عریض و طویل!

با نزدیک شدن به ماه خدابد نیست این قاعده را این بار از زبان اشرف مخلوقات و عقل کل عالم یعنی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بازخوانی کنیم که حضرتش فرمود:

لو علم الناس ما فی شهر رمضان لتمنت ان یکون سنه

(اگر مردم می دانستند چه برکات و فوائدی در ماه رمضان است آرزو می کردند که رمضان به جای یک ماه ، کل سال بود)

پیامبر شرط بزرگی را پیش پای ما نهاد . لو علم الناس...(اگر مردم بدانند و بفهمند و دریابند....)

آری ، رمضان سالی یک شرط بزرگ دارد و آن رمضان داری است. 

 




برچسب ها : دعا برچسب ها : دین



متون مقدس ادیان ابراهیمی و به طور خاص اسلام وقتی می خواهند از بشر شماره یک و به تعبیری شخص اول عالم ممکنات یاد کنند او را اسوه و الگو می خوانند. در قرآن کریم پیامبر خاتم را به عنوان اسوه حسنه معرفی کرده است. در مقابل شیطان به عنوان قدوه و الگوی نامناسب معرفی شده است. نکته و راز مهمی که در اسوه بودن وجود دارد آنست که دیگران و تک تک نفرات بعدی هم می توانند به آن مقام دست یابند. به دیگر سخن صرف نظر از مقامات موهبتی مانند عصمت و علم لدنی ، اسوه حسنه همانند دیگران در بازار حضور می یافته و خرید می کرده، ازدواج نموده وبار تربیت فرزند را به دوش کشیده، در جنگ سخت و گاه تن به تن غایب از نظرها نبوده ، به وقت مسجد و عبادت و هدایت کم نمی گذاشته و خلاصه اینکه به جای غاری در پشت کوه قاف خانه اش را بین مردم و در کنار خانه خدا یعنی مسجد بنا نهاده  است.

یکی از مهم ترین آسیب ها و خلط هایی که در طول تاریخ از سوی متولیان و مبلغان غیر معصوم دین ناخواسته رواج پیدا کرده معرفی پیشوایان دینی به عنوان اسطوره بوده است. اسطوره در ذات خود دست نیافتنی بودن و تک بودن خود را یدک می کشد. اسطوره مقام و رتبه ای متعالی و غالبا ندیدنی  است که تنها کاری که بشر در مقابل ان می تواند انجام دهد چند کیلو حسرت و آه است و بس! و حال آنکه اسوه دست یافتنی است آنهم با الگویی معصوم و خطا ناپذیر که تک تک حرکات و سکناتش قابل پیروی و اقتداست.

حکایت خلط اسوه و اسطوره نه فقط در ساحت دین که در میدان اجتماع و فرهنگ هم رخ داده است. به عنوان یک نمونه کوچک بد نیست بدانیم که انچه در سالهای بعد از دفاع مقدس از شهدا به نسل جنگ ندیده تحویل داده ایم بیشتر اسطوره بوده است تا اسوه جهاد و شهادت. اسطوره هایی پاستوریزه که هیچ خطا و اشتباهی نداشته اند و بغیر از مسجد و آخوند و پرچم یا حسین هیچ به خود ندیده اند. شاید یکی از علل شهرت و جا افتادن فیلم هایی مثل اخراجی ها جدای از جنبه طنز آن جامع نگری و نگاه کردن به کلیه مقاطع زندگی یک رزمنده و نه صرفا توقف در زندگی خط مقدم او باشد.

حرف در این باره زیاد است . تا بعد.




برچسب ها : دین


صفحات :
|  <  1  2  |