مرگ آن به آن و لحظه به لحظه به دنبال ماست، کاری به خوشحالی و ناراحتی ما هم ندارد، زن و مرد و کوچک و بزرگ هم سرش نمی شود، گاه تیر اجل به خودِ ما می خورد و گاه به نزدیک ترین نزدیکانمان. آنچه مرگ را ترسناکتر کرده است آنست که از کسی اجازه نمی گیرد، وقت قبلی ندارد و بسیاری از اوقات، مردم، بسیار دورتر از آنچه هست می پندارندش و ناگاه سر بزنگاه و در بدترین وقت قابل تصور سر می رسد و بعد هم ...الفاتحه
با آنکه مرگ اطرافیان واقعیتی ملموس و تجربه شده است تحمل و هضمش بسیار سخت است مخصوصا که پدری و بلکه مادری داغ فرزند نورسته را ببیند. مرحوم شهید دوم از بزرگترین علمای شهید شیعه وکسی که مزار او دریای مدیترانه است! خود این داغ را تجربه کرد. از میان فرزندان متعددش تنها یکی باقی ماند و بقیه یک به یک، در کودکی و عنفوان ایام پدر را تنها گذاشتند. این داغ سنگین ، عالم سترگی چون او را ترغیب به نوشتن کتابی کرد که بیش از بقیه مایه دلداری خودش بود. نام آن را گذاشت (مسکن الفواد فی فقد الاحبه و الاولاد) یعنی آرام بخش دلها به هنگامه فقدان نزدیکان و فرزندان.
در این کتاب پربار که از بیش ازدویست روایت و قریب به صد حکایت بهره برده است سعی شده است فلسفه مصیبت ها و مشکلات آن گونه که در بیان آل محمد(ص) به تصویر کشیده شده است بی کم و کاست در بسته ای آرام بخش به مخاطب تقدیم شود مگر نه اینکه خود پیامبر داغدار پسرش ابراهیم شد و حسینِ او هم مرثیه خوان علی اصغر و علی اکبر...
خوشبختانه این کتاب ترجمه های فارسی متعددی هم دارد با نام هایی چون(ارمغان شهید) و(آرام بخش دل داغدیدگان)
برچسب ها : دین برچسب ها : کتاب شناسی