کردستان استانی است با 27000 کیلومترمربع که در دوران جنگ تحمیلی 25000نفر در آن به شهادت رسیده اند .این بدین معناست که سرانه شهادت! در این استان تقریبا یک نفر شهید در ازاء هر کیلومتر است.از این تعداد بیش از 5000 نفر بومی استان وبقیه غیرکردستانی بوده اند که در میان غیربومی ها سهم استان اصفهان بیش از بقیه استانهاست چراکه همین تعداد رزمنده از استان اصفهان مشهد و محل شهادتشان کردستان بوده است. این آمار یک نتیجه گیری ساده دارد و آن اینکه قبل از ورود به این استان دست به آب شده و با وضو وارد شویم! این آمار را برای اولین بار در کنار گلزار شهدای گمنام سنندج شنیدم و اما اصل ماجرا..
توفیق یار شد و در سه روز پایانی هفته گذشته با جمعی از دوستان گروه کلام موسسه امام خمینی قم و در معیت جمعی از اساتید سفری علمی به استان کردستان داشتم. با اینکه وقت اردو بسیار بد و دقیقا در گرماگرم مطالعات و جبرانی های آخر ترم و تحقیقات عقب مانده و....واقع شده بود اما استقبال هم بدک نبود و بیست نفری عازم سفر شدیم.این سفر که اولین حضور من و غالب دوستان به این استان بود از جهات گوناگون مهم بود.اول آنکه کردستان تنها استان ایران است که غالب جمعیت آن (هشتاد درصد) واز جمله مرکز استان آن اهل تسنن و پیرو مذهب شافعی هستند و تنها دو شهر بیجار وقروه دارای اکثریت شیعه است.از سوی دیگر این استان به نوعی بورس و نمایشگاه زنده انواع طریقت های عرفانی به خصوص قادریه ونقشبندیه است.هم چنین مرزی بودن استان و واقع شدن به عنوان یکی از خط های مقدم دفاع از کیش و آیین در طول جنگ تحمیلی شوق ما را در دیدن این استان زیاده بر زیاد نموده بود. محل اسکان ما دانشگاه تربیت معلم سنندج بود که محیطی مفرح و باصفا و همراه با امکانات مناسب بود.برنامه های ما در این سفر به دو گروه دیدار ها و بازدید ها تقسیم می شد.بازدید از خانه کرد و یا همان موزه مردم شناسی استان اولین برنامه ما در سنندج بود.هم چنین روز جمعه از دانشگاه مذاهب اسلامی شعبه سنندج که در حقیقت شعبه دانشگاه مذاهب تهران در استان کردستان است بازدیدکردیم.بخش دیدارها متراکم تر بود.دیدار با ماموستا مجتهدی امام جمعه فاضل ومتواضع اهل تسنن سنندج اولین دیدار ما محسوب می شد.ماموستا مجتهدی که با وجود کهولت سن بسیار خوش مشرب است به خاطر عقاید خاص خویش در بحث وحدت شیعه وسنی وهم چنین ابراز وفاداری های متعدد نسبت به انقلاب و ولایت فقیه در طول سالهای اخیر حداقل پنج بار از سوی گروه های سلفی ترور شده که خوشبختانه همگی ناکام بوده است. روز آخر سفر هم خدمت حاج آقا شاهرودی نماینده ولی فقیه در استان رسیدیم و ایشان طی سخنان مبسوطی با ارائه شواهد متعدد مهم ترین تهدید استان را گروه های سلفی وعقاید انها دانست به طوری که در این اواخر پا را فراتر گذاشته و هر گونه جشن برای تولد پیامبراکرم را هم مشمول کفر می دانند وحال آنکه از قدیم الایام مولودی های کردستان در کل ماه ربیع الاول معروف ومرسوم بوده است. از مراکز مورد بازدید ما مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور بود که برخلاف اسم آن دارای ساختمان نه چندان بزرگی در وسط شهر سنندج بود.این مرکز که بعد از انقلاب بادور اندیشی امام راحل تاسیس شده امور روحانیون شیعه و سنی و هم چنین مدارس علمیه استان را بر عهده دارد.در شب جمعه هم در یادمان شهدای گمنام سنندج حضور یافتیم.محل این یادمان که امروزه مرکز حفظ ونشر آثار دفاع مقدس استان و در سابق باشگاه افسران بوده است به خاطر موقعیت استراتژیک آن و تسلط کامل بر روی شهر، در ماه های اول انقلاب و در حالیکه اکثر محلات شهر سنندج به دست ضد انقلاب افتاده بود آبشخور رشادت های بسیار بوده است و از پر خاطره ترین نقاط این مرز وبوم به حساب می آید که با وجود محاصره چند هفته ای اما به دست نااهلان نیفتاد و بسیجی ها داغ تصرف خوش اشراف ترین نقطه شهر را به داغ کوموله و دیگر گروه های جدایی طلب گزاردند.
جذاب ترین قسمت سفر به اذعان بسیاری از دوستان دیدار با رهبر طریقت قادریه سوله ای جناب دکتر شیخ مختار هاشمی بود که بعد از سالها سکونت و تحصیل در آلمان ده سالی است که مراجعت نموده و رهبری این طریقت را بر عهده گرفته است. ظاهرا ما اولین گروه از حوزه علمیه قم بودیم که در خانقاه قادریه حضور یافته و رو در رو با سران آن به صحبت می نشستیم.این واقعیت از یک سو تلخ است و نشان می دهد که در این سالها تحقیقات ما درباره فرق متصوفه تنها و تنها بر پایه کتاب های نه چندان دقیق شکل گرفته و حتی زحمت دیدار با یک رهبرطریقت را به خود نداده ایم و از سوی دیگر شیرین بود چرا که این سد عدم اعتماد را برای اولین بار گروه ما شکست.حرف های زیادی در این جلسه سه ساعته ردو بدل شد که جالب ترین آنها برای ما دو محور بود: اول انکه برخلاف تصور پیشین ما از تصوف که آن را مساوی با شریعت گریزی می دانستیم اما رهبر طریقت قادری سخت بر این نکته پافشاری می نمود که در هیچ حالی و رتبه ای نباید عمل به شریعت قطع شود حتی در زمانی که اصطلاحا شخص از طریقت به حقیقت رسیده باشد.محور دوم تاکید زیاد ایشان بر تکثر گرایی و پلورالیسم در حقانیت بود که به نوعی نسبیت در حقیقت را به دنبال دارد وموجب بحث های چالشی بسیار در طول جلسه شد.
اما دو نکته هم در مورد خود شهر سنندج:
این شهر طبیعت و چشم اندازهای بسیار زیبایی دارد و قاعدتا جزء گزینه های نخستین برای یک سفر تفریحی است.پارک بزرگ آبیدر یکی از نقاط زیبای این شهر است که اتفاقا روز دوم سفر به پیشنهاد دوستان و شاید هم برای دست به دهان شدن خلق الله از حضور دسته جمعی آخوندها در یک پارک، ناهار را در آنجا صرف نمودیم!
بدحجابی در این شهر فراتراز یک معضل تبدیل به یک بحران شده است به طوریکه با توجه به جمعیت سنندج و مقایسه ان با تهران ، به این نتیجه می رسیم که بدحجابی در سنندج از تهران هم بدتر است.جالب آنکه در فقه شافعی بر حجاب تاکید و حتی واجب شده است اما خبری از دیانت در این حوزه نبود که نبود.البته این چهره غیر ارزشی در سنندچ عوامل مختلف دارد.فقط در یک قلم بدانید که سی شبکه کرد زبان سکولار که غالبا از کردستان عراق برنامه پخش می کنند خوراک رسانه ای بسیاری از خانواده ها در این شهر شده است.
برچسب ها : سفرنامه کردستان