انقلاب به معنای واقعی کلمه یعنی توفان.همه چیز را تکان می دهد.از لباس روی بند وکلاغ گیر داده به سیم برق گرفته تا درختان تنومند مغروری که لم داده اند روی زمین. اگر با این تعریف جلو برویم اعتراف می کنم که انقلاب 57 هنوز به پایان نرسیده است وشاید خیلی زمان مانده باشد تا وقتی که شهید محلاتی پشت تریبون تنها شبکه تلویزیونی ایران برود و بگوید که این صدای انقلاب مردم ایران است. سینما خاکریزی است که هنوز فتح نشده است.فحشائی که مهمان محبوب 12 بهمن دربهشت زهرا بلند ورسا گفت که ما با آن مخالفیم ونه با سینما، امروز جوان رعنایی شده است و برای همه چیز خط ونشان می کشد! به راحتی از مستند سازانی خائن حمایت می کند و یا شبی راتا به صبح برای چند سوداگر اندام رانده شده از وطن بساط تجلیل وکف برکف راه می اندازد . پرده های سینما بس که پرده دری کرده اند ارشاد نشینان اسلامی تازه به هوش آمده اند که این دست سینمائیان را بی خانمان کنند و خانه سینما را بر سرشان خراب کنند....
برای فتح این خاکریز چه باید کرد.ظاهرا جز کلمه اسلامی روی سردر وزارت ارشاد سخن راندن از دین واسلام ومعنا در این ساحت غدقن است. مگر نه اینکه قرار بود آب حیات انقلابمان باشد وحالا شده است آب سنگ ساز کلیه هامان! قشر سینما گر است وفرسنگ ها فاصله با واقعیات اجتماعی وسیاسی.صبح که از خواب بلند می شود آپارتمان های بلند تجریش والهیه نمی گزارند نوری به سرش برسد وچه تن هایی که تا به شب به دنبال آنند که سر به سر او بگذارند ولو در قاب عکس!! شاید دیر به فکر افتادیم که قرارگاه جشنواره عمار را جلویشان علم کنیم.به جشنواره فیلم فجر که سرک می کشیدی همه چیز درش پیدا می شد جز فجر وانفجار نور و ایام الله! این سینمای فربه را مپرس که چگونه می خواهد انقلاب های منطقه را ساپورت تبلیغی فرهنگی کند. بچه چهار ساله من هم دیگربرایش پیش بینی فیلم های سینمای صد واند ساله ایران سخت نیست: زن، شوهر، هووووو و شکست عشقی و این در حالی است که وقتی به فلسطین زنگ می زنی هنوز اشغال است!!!
برچسب ها :
سینما
برچسب ها :
انقلاب