* سی سال پیش در چنین روزی تقویم جنگ به نام شهید همت ثبت شد.در این سه دهه برخورد های متفاوتی با سیره و نام شهید همت انجام شد. یکی از همت تنها نام یک اتوبان در پایتخت را می شناسد. یکی او را سردار خیبر می داند. یکی می نویسد و می گوید که من عاشق چشمان نافذش شده ام . دیگری تواضعش را می ستاید اما به هر دلیل از جمله مقتضای خاص جنگ، سالهای پایانی عمر که دور از زادگاهش مشغول نبرد شد بیش از بقیه مقاطع عمرش برجسته شد.پیشینه افکار و عقاید وهم چنین کارنامه عملی شهید همت در شهرضا چه در استانه انقلاب و چه بعد از ان مورد واکاوی قرار نگرفته است. مسلما شهادت تحفه ای نیست که یک شبه و یک ماهه خودش را رو کند بلکه لیاقتی است که سالها تفکر و دغدغه و خون دل خوردن را با خود به همراه دارد. به دیگر سخن جهاد سلوکی است که نقطه اخرین ان شهادت است. حال سوال اینست که صرف نظر از یک سالگرد خشک وخالی که ان هم به صورت زیگزاگی و نه دائمی در شهرضا برای شهید همت برگزار می شود چه فعالیت عالمانه ای در زادگاهش نسبت به منظومه فکری شهید همت ، فرد یا افراد تاثیر گذار بر او، چگونگی تعاملش با افکار دیگر، عمق و برد تاثیر گذاری اش بر جوانان هم نسلش و بعد از شهادتش صورت گرفته است ؟
**انقلاب ما از ابتدا داعیه جهانشمولی داشت. هر حرکت بایسته ای که دراین راه برداشته شود اگر درست منتقل شود همه نقاط جعفرافیای عالم را تحت تاثیر قرار می دهد.در عصر تضارب ایسم ها هر فکر واندیشه نابی از این دست اگر مخلوط به هوا و هوس نشود تا ناف کاخ سفید هم توان نفوذ دارد و می تواند دل ها را تحت تاثیر قرار دهد. براستی ابراهیم همت به عنوان یکی از دویست هزار شهید دفاع مقدس چه جاذبه ای برای دختر و پسر لندن نشین داشته است که حاضر شده اند در میان اقیانوس بی پایان نام ها و یاد ها تی شرت منتقش به عکس او را بپوشند؟ نظام عالم نه بر پایه شانس و اقبال بلکه بر مدار اسباب و مسببات می چرخد. چه رازی شهید همت را امروزه بین المللی نموده است.این راز هرچه باشد از همان جنسی است که کربلا و عاشورا را بر پهنای قرن ها و ایام ماندگار و مانا نمود. شهید همت را در کشمیر بیشتر از خود شهرضا می شناسند. چرا؟
***متاسفانه در این سالها بیش از انکه مرام شهدای شهرمان از جمله شهید همت مورد توجه باشد بیشتر شاهد نوعی دعوای بی حاصل بوده ایم مبنی بر اینکه چرا می گویند شهید همت تهرانی بوده است نه شهرضائی؟ چرا دو تا سنگ قبر دارد یکی در گلزار شهدای تهران و دیگری در شهرضا؟ کدام مزار است و کدام یادبود؟ در این گیرودار اگر بحث های سیاسی منسوب به خانواده سببی او هم اضافه شود مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. اما در این میان کسی به قدرت نرم افزاری شهید همت نپرداخته است. او از شهدایی است که هم به واسطه فرهنگی بودن و اهل بیان بودن و هم سرداری دفاع مقدس مواد خام زیادی در گفتار و نوشتار ازخود باقی گذاشته است که بسیاری از انها به حالت بکر و بی مصرف مانده و روی انها کار اساسی انجام نشده است. به عنوان مثال در خود شهرضا روی دو وصیت نامه ای که از شهید همت به یادگار مانده است چقدر کار شده است؟
****ولایتمداری نخ تسبیح سیره حاج همت است. او در این راه صریحا تبعیت از ولی فقیه در عصر غیبت را نسخه عمل خود معرفی می کند. او می گفت که عاشق بسیجیان است و فرهنگ بسیجی (ونه صرفا کارت بسیج!) سخت شیفته اش نموده است . امام را نه فقط یک مرجع تقلید بلکه نائب الامام می دانست و باور داشت که کلامش بوی خدا می دهد. همه کسانی که در باره او در این سالها نوشته و گفته اند اخلاصش را از قلم نینداخته اند. او در راه خودش از هیچ برچسبی هراس نداشت:
در زمان بازگان به ما برچسب چریک زدند
زمان بنی صدر هم برچسب منافق
الان هم برچسب خشک مقدسی و تحجر؟
هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم، برچسب بارانمان کردند.
حالا روزی ده برچسب دشت می کنیم
اما بسیجیان، دلسرد نباشید حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند.
پی نوشت: اگر شهید همت به جای سال 62 در سال 92 شهید می شد در ادامه این برچسب ها چه می نوشت؟ افراطی؟ تندرو؟ کم سواد وبی سواد؟ اقتدار گرا؟ ساندیس خور؟ دهاتی؟ بی ترمز؟.......
برچسب ها : شهرضا برچسب ها : شهادت