سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 794643
  • بازدید امروز: 70
  • بازدید دیروز: 121
  • تعداد کل پست ها: 278
درباره
سیدمحمدحسن صالح[90]

منم مثل خیلی ها توی این عالم نفس می کشم . فقط دلم میخواد که زمین وزمان رو آلوده نکنم!

جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی



ابر برچسب ها
دین[46] ، شهرضا[35] ، سیاسی[27] ، انقلاب[20] ، خاطره[18] ، سفرنامه هند[15] ، امام حسین[12] ، حجاب[10] ، پست مدرنیسم[10] ، سفرنامه عمره[9] ، رسانه[7] ، قم[7] ، انتخابات[7] ، امام زمان[7] ، اخلاق[5] ، امام رضا[5] ، غدیر علی ممیز[5] ، شادی[4] ، اجتماعی[4] ، پیامبر اکرم[4] ، حضرت معصومه[4] ، حضرت زهرا[3] ، دعا[3] ، انتخابات[3] ، امام خامنه ای[3] ، صبر[3] ، علم[3] ، عبادت[2] ، ماهواره[2] ، مرگ[2] ، مقاله[2] ، نوروز[2] ، سینما[2] ، سفرنامه هندوستان[2] ، زن[2] ، امام حسن عسکری[2] ، ازدواج[2] ، امام جواد[2] ، دوستی[2] ، خانواده[2] ، فلسطین[2] ، کتاب شناسی[2] ، کودک[2] ، شهادت[2] ، حضرت زینب[1] ، حکمت الهی[1] ، حوزه[1] ، بدعت[1] ، ترافیک[1] ، تهاجم فرهنگی[1] ، جنگ نرم[1] ، چهارشنبه سوری[1] ، امام حسن[1] ، اسرائیل[1] ، احترام به والدین[1] ، اخلاق[1] ، اربعین[1] ، آزادی[1] ، امام خمینی[1] ، امام سجاد[1] ، امام صادق[1] ، امام عسکری[1] ، امام علی[1] ، سفر نامه عمره[1] ، سفرنامه بوشهر[1] ، رضاخان[1] ، سفرنامه کردستان[1] ، شب قدر[1] ، شهید بهشتی[1] ، شهید مطهری[1] ، شیطان[1] ، هندوئیسم[1] ، ولایت فقیه[1] ، وهابیت[1] ، کتاب جدید[1] ، مسیحیت[1] ، معرفی کتاب[1] ، مفاتیح الجنان[1] ، عوض حیدرپور[1] ، عید غدیر[1] ، کودک[1] ، ماه رمضان[1] ، ماه شعبان[1] ،

حتما آن داستان معروف را بیاد می آورید که تازه واردی وارد روستائی شد.بمحض ورود به آنجا متوجه شد که اهالی آن روستا مدعی نبوت کدخدای روستایشان هستندواو را پیامبری جدید می دانند .تازه وارد با عصبانیت پیش کدخدا می رود تا او را نصیحت کند .اما بعد از کمی بحث وگفتگو متوجه می شود که خود کدخدا اصلا چنین ادعایی ندارد وجزءمومن ترین افراد است وشدیدا از این ادعا اعلام بیزاری میکند .مرد تازه وارد با حالی خوش به میان مردم رفت وماجرای دیدارش با کدخدا را شرح داد.بعضی ها قبول کردند واز ادعای خودشان برگشتندولی چند نفر که خیلی مصر بودند باز می گفتند که کدخدای ما پیامبر است ولا غیر .مرد غریبه قسم خورد که روح کدخدا هم از این ماجرا خبر ندارد و...دراینجا بود که یک نفر از آن جمع گفت که کدخدا خودش خبر ندارد !!والا اگر می دانست حرف ما را تایید می کرد .

قصدمن از آوردن این قصه رقم خوردن دوباره این ماجرا توسط بعضی حضرات خارج نشین است که چند صباحی است می خواهند با علم لندنی بما علم لدنی را یاد دهند !مخصوصا شخص شخیصی همچون جنا ب عطاءالله خان مهاجرانی که البته به فرمایش خودشان در وبلاگ زنگوله (شما بخوانید جرس)د راین چند سال با اقامت موقت در خدمت هیاکل انگلیسی هستند وابدا پناهنده نشده اند (اصلا با هزاران چسب دوقلو هم این وصله ها به تن سیاسی ایشان نمی چسبد !!!!







حتماشنیده اید که برخی عددها در فرهنگ دینی ما حساب خاصی روی آنها باز شده است مثل عدد سه ،هفت،دوازده ،چهل ،هفتاد و....بدیهی است که هیچ گاه عددی به صرف عدد بودن بار مثبت ویا منفی پیدا نمی کند همچنانکه اگر عددی درموردی خاص دارای فضیلت ویارزیلتی شدمعلوم نیست که درموارد دیگر چنین کارکردی را  داشته باشد .

عدد چهل از اعدادی است که شاید بیش از بقیه موارد درموردش حدیث وآموزه دینی داریم .میعاد شبانه موسی در کوه طور ،مبعوث شدن پیامبر اسلام در چهل سالگی واحادیثی مبنی بر اهتمام به اخلاص درچهل روز (که مبنای تئوریک چله نشینی صوفیان است )وهمچنین احادیثی که اصلاح اخلاق انسان را بعد ازاین سن سخت می دانند تنها بخشی ازاین موارد است .کتابهای اربعینیه علماءمثل اربعین شیخ بهایی وشرح چهل حدیث حضرت امام (ره)درراستای احادیثی است که مسلمین را به حفظ چهل حدیث ترغیب میکند .







خیلی از مفاهیم را تا خود انسان شخصا با آن برخورد نداشته باشد وبا کنه وجودش درک نکند خیلی راحت نمی تواند درباره آن اظها رنظر کند .مفهوم پدر هم یکی ازاین واژگان وشاید از مهم ترین آنها باشد .خیلی از تضاد های که بین بچه ها در سنین پایین ووالدین ایجاد میشود به این علت است که پدر ومادر از دبد بچه به چهان وپیرامون خویش نگاه نمی کنند .اگر بخواهید دقیقا مانند فرزندتان به چهان نگاه کنید واقعاسخت است .می دانید چرا ؟

چون مجبوریم برای ساعتی بجای دروغگو ،راستگو باشیم وبرای دقائقی با دید کاملا مهربانانه به انسانها وکلا چانداران دوروبرمان بنگریم !بگذارید راحت تر صحبت کنم .ما بزرگترها لازم نیست به بجه راستگویی را آموزش دهیم ویابرای صداقت پیشه کردن آنها را به کلاس خصوصی ببریم بلکه باید مواظب باشیم که آنها دروغگویی رایاد نگیرند ،آنهم نه از دوستان مریخی وعطاردی بلکه از شخص شخیص خودمان .

به تعبیر لطیفی کودکان عارف ترین موجودات کره زمین هستند وهنوز عهدوپیمان خویش با خدا را در ازاءیک حساب بانکی مختصر فراموش نکرده اند .این بزرگسالان چندماهه دوست دارند هنگامی که با آنها صحبت می کنید دقیقا همان برخوردوکرامتی را از خود نشان دهید که در دیدار یک وزیر ویایک کارخانه دار از خود به نمایش می گذارید .آنها می خواهند پاپی شان تمام توجهش در هنگام بازی به نورچشمانش باشدوپدر در مواقع خاصی هیچ توجهی به تلویزیون نداشته باشد ولو اینکه این جعیه جادویی در حال نشان دادن تقدیر رئیس جمهور از جناب پدر باشد !

ممکن است گاهی شما به بازی بجه ها نگاه کنید ودر دل خود بگویید این جه بجه ای است که هنوز نمی تواند دو تا ماشین را کنا رهم بگذارد اما اشتباه نکنید ،خواهش میکنم ماکت کودک را به هم نزنید .خوب دقت کنید ،بله ،درست است ،او یک صحنه تصادف را برای شما به تصویر کشیده است !براستی چه دنیای خوبی است دوران کودکی اما بشرط اینکه درآن در جا نزنیم ومثل خردسالان هشتاد ساله نشویم.

امیرحسین جان در حدود یک سال پیش




برچسب ها : کودک



یک عکس جالب از اقتداءمنتظری به رهبرمعظم انقلاب که بطوراتفاقی آن را پیدا کردم




برچسب ها : سیاسی



یادی ازمرحوم پدر بزرگم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ غدیر علی ممیز

درعیدغدیر سال 1308هجری شمسی درشهرضا نوزاد مبارکی به تقویم دنیا سلام کرد وپس از شنیده پژواک اذان واقامه در گوشش جستجوگرانه عالم نو وهمراهان جدید رابه نظاره نشست.به یمن روز تولدش اورا غدیر علی نامیدند تا به مدد روشنی بخش زمان ومکان ،غدیر گشای علویان کوی خویش باشد .عقربه های تاریخ زندگی اش نشان از ورود او به حوزه مشهد وتحفه چینی از محضر عالم آل محمد (ع)دارد که پس اقامتی چند در تهران وآغاز دوستی با عارفانی بزرگ چون شیخ رجبعلی خیاط عازم درس آموزی در بزم طبیبان بی ا دعا در نجف اشرف شد .حوزه ای به درازای هزارسال که به یمن طلای وجود امیرالمومنین (ع)یوسف حقیقت رابه همه یعقوب های مشتاق نوید می داد وخنکای دل آنها بود .بهره گیری اش از محضر علمایی  همچون مرحوم آیت الله خویی وآیت الله حکیم نقد عمر او را وارد مرحله ای جدید کرد وآیه نفر عیارش را فزونی بخشید تا در سال1345زادگاه او بار دیگر حضور گرانسنگ او را تجربه کند .ازآنجا که اوبه خوبی میدانست الفبای (واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا)درگرو صرف(یعلمهم الکتاب والحکمه) است کتابستانی جذاب وشکیل را برای نسل نو با نام کامل کننده علوم یعنی حضرت صاحب العصر والزمان (عج)بنانهادودرکنار آن باوجود تمام مشکلات کوچک وبزرگ سنگ بنای مدرسه علمیه ای راگذاشت که امروزثمرات سی ساله آن در پهنای امت اسلامی مشغول خدمتند .اوهمراه بانهضت وشور حسینی پیرجماران وقیام الهی مردم ایران در تشکیل حکومت اسلامی رنجهای فراوانی را متحمل شد ودرد شدید چشم که یادآوروحشی گری گنجه داران شکنجه در آن سالهای دور بود تاآخر عمر اوراهمراهی کرد .

اما این آخر راه نبود چه اینکه حکومتی جهانی درپیش وسربازانی زمان دان باید.یارگیری اوشب وروز نمی شناخت ودر قاموس تواضع او کوچک وبزرگ تفاوتی نداشتند.او بااستفاده از متد (وانک لعلی خلق عظیم )هر روز لیست طلاب حضرت حجت (عج)رافزونی میبخشید وخنکای دل عاشقان علم مدرسه علوی بود .از آنجا که این ظرف وسیع را ظرافتی وسیع نیاز بود وقدمتش قدمی رامی طلبید در اوائل دهه 60قدم دررهی عظیم نهاد وبا تاسیس یکی از بزرگترین شهرک های علمی جهان اسلام بنام مدینه العلم صاحب الزمان (عج) محملی علمی ومعنوی را ایجاد نمود که بوی دلنواز آن مشام ها را به تحسین واداشته است .

آه های آهن سوز وعبادت های عابد پرور او بدرقه راه این بنای عظیم گشت تا انشاءالله از قطب نماهای معرفتی شیعیان در عصر تضارب ایسم ها باشد .تراوش افکار واندیشه های آسمانی او در مکتوب به اهل زمین پیوند خورد وبا عناوین (ریشه های ایمان )و(پیوند زناشویی)و(ولایت وامامت امام علی در قرآن)قائد وسائق کاروان معرفت جویان شد .

سرانجام این پارسای پارسی د رقربانگاه عید قربان ود رآستانه هشتمین دهه از زندگیش بهترین متاعش یعنی غدیرستان وجودش را ممهور به مهر داد دادار نمود واهل زمین از وجودی فراخناک محروم گشتند.

نقد هستی داد وهستی جهان یک جا گرفت    عاشق آن باشد که گر سودا کند یکجا کند

به امید رهپوئی راهش ودلدادگی به کلامش

از عکسهای ماندگار الکتب بساتین العلماء




برچسب ها : شهرضا برچسب ها : غدیر علی ممیز


صفحات :
|  <  <<  51  52  53  54  55  >>  >  |