سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 788787
  • بازدید امروز: 48
  • بازدید دیروز: 46
  • تعداد کل پست ها: 278
درباره
سیدمحمدحسن صالح[90]

منم مثل خیلی ها توی این عالم نفس می کشم . فقط دلم میخواد که زمین وزمان رو آلوده نکنم!

جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی



ابر برچسب ها
دین[46] ، شهرضا[35] ، سیاسی[27] ، انقلاب[20] ، خاطره[18] ، سفرنامه هند[15] ، امام حسین[12] ، حجاب[10] ، پست مدرنیسم[10] ، سفرنامه عمره[9] ، رسانه[7] ، قم[7] ، انتخابات[7] ، امام زمان[7] ، اخلاق[5] ، امام رضا[5] ، غدیر علی ممیز[5] ، شادی[4] ، اجتماعی[4] ، پیامبر اکرم[4] ، حضرت معصومه[4] ، حضرت زهرا[3] ، دعا[3] ، انتخابات[3] ، امام خامنه ای[3] ، صبر[3] ، علم[3] ، عبادت[2] ، ماهواره[2] ، مرگ[2] ، مقاله[2] ، نوروز[2] ، سینما[2] ، سفرنامه هندوستان[2] ، زن[2] ، امام حسن عسکری[2] ، ازدواج[2] ، امام جواد[2] ، دوستی[2] ، خانواده[2] ، فلسطین[2] ، کتاب شناسی[2] ، کودک[2] ، شهادت[2] ، حضرت زینب[1] ، حکمت الهی[1] ، حوزه[1] ، بدعت[1] ، ترافیک[1] ، تهاجم فرهنگی[1] ، جنگ نرم[1] ، چهارشنبه سوری[1] ، امام حسن[1] ، اسرائیل[1] ، احترام به والدین[1] ، اخلاق[1] ، اربعین[1] ، آزادی[1] ، امام خمینی[1] ، امام سجاد[1] ، امام صادق[1] ، امام عسکری[1] ، امام علی[1] ، سفر نامه عمره[1] ، سفرنامه بوشهر[1] ، رضاخان[1] ، سفرنامه کردستان[1] ، شب قدر[1] ، شهید بهشتی[1] ، شهید مطهری[1] ، شیطان[1] ، هندوئیسم[1] ، ولایت فقیه[1] ، وهابیت[1] ، کتاب جدید[1] ، مسیحیت[1] ، معرفی کتاب[1] ، مفاتیح الجنان[1] ، عوض حیدرپور[1] ، عید غدیر[1] ، کودک[1] ، ماه رمضان[1] ، ماه شعبان[1] ،

خانواده کلمه ای کوچک و لاغر اندام اما دراز دامنه  که حاشیه ها و بند وبیل آن آدمی را تا دم مردن که هیچ تا وقت نفخ صور و بساط حساب و کتاب اعمال هم رها نمی کند. سیبل و هدفی  ارزشی برای  رگبارهای فرهنگی متخاصم و کوچک ترین نهاد اجتماعی که انرژی نهفته ای دارد بسی بالاتر از نیروی اتم و صد البته محبوبیتی که آخرین رسول پروردگار با افتخار تمام از آن به عنوان محبوبترین بنیاد هستی یاد نمود . در علوم اجتماعی درباره خانواده یک تعریف کم وبیش مقبولی وجود داردکه بر اساس آن ارکان اساسی خانواده را مرد و زن تشکیل می دهند و نتیجه طبیعی ان هم فرزندانی هستند که از پیوند این دو عنصر به وجود می ایند. این خانواده وقتی قانونی است و از حقوق و مزایای تعریف شده در قانون استفاده می کند که به وسیله ازدواج و قرارداد میان طرفین بر اساس اصول پذیرفته شده در نظام ارزشی و حقوقی جامعه انجام پذیرد.این قرارداد براساس دین و ملیت و حتی جغرافیا ممکن است تفاوت های فاحشی با هم داشته باشد اما دریک چیز مشترکندو آن بی در وپیکر نبودن تشکیل خانواده است!

اما این نه اخر کار بلکه تازه اول ماجرا بود. بد نیست که دغدغه هایی که در گذشته دانشمندان علوم مختلف مربوط با خانواده داشتند را با دغدغه های نامیمون و بیگانه از فطرت انسانی امروز جهان مقایسه و برانداز کنیم. این پرسش که بر اساس معیار های ارزشی علاوه بر تک همسری آیا چند همسری هم مجاز است؟ و یا اینکه فرزند خواندگی چه نقش و جایگاهی در خانواده دارد و آیا شرعا و قانونا جزء خانواده به شمار می رود.و یا مثلا این چالش فراگیر  که برای استفاده و بهره وری از حقوق وسیع خانواده آیا ازدواج دائم شرط است یا همراهی موقت زوجین هم کفایت می کند و خیلی از دغدغه های دیگر اگر چه از سوی ادیان و مکاتب پاسخ های مختلف و حتی متضاد می یافتند اما دریک قانون نانوشته هم سفره بودند و آن اینکه خانواده از یک زن و مرد و براساس یک قرارداد تعریف شده تشکیل می شود و در مرحله بعد است که این سوالات روی کار می آیند.

اما جهان که عوض شد دغدغه ها هم به طور ناشیانه ای عوض شدند و لباس پست مدرنیسم پوشیدند. این جهان مکانیکی آنقدر رنگ باخته و تغییر کرده که در کمال وقاحت آنهم به اسم علم و معرفت تعریف های جدیدی از خانواده به میان آمده است. طبق این سقوط بزرگ اولا خانواده ارزشی ندارد و تازه  اول قرنی( بر وزن اول صبحی!) بحث می کنند که خانواده ضرورت دارد یا نه؟  در مرحله بعد لزومی ندارد که این نهاداجتماعی از دو جنس مخالف تشکیل یابد بلکه دو مرد و دو زن و حتی بیشتر قرارداد می بندند که با هم ازدواج کنند. در این وادی فرزند یک مانع بزرگ است و تنها توجیه فرزند آوری نه ابراز عاطفه والدینی بلکه تولید نیروی کار بیشتر است. البته لازم هم نیست که این فرزند از ارتباط طبیعی میان همسران به وجود امده باشد بلکه می تواند از راه های مختلف به دست آمده و نگهداری شود و چه بسا تبدیل شود به یک کالای صنعتی و قابل فروش و عرضه مشترک! طوری که اگر کسی هوس فرزند کند زحمت بارداری و بچه داری را به خود ندهد و براحتی برود و ان را تهیه کندعین سیب زمینی و پیاز و شاید هم راحت تر!.

خدایا ! چه شده است ؟ ایا ماهیت انسان ( یا همان حیوان ناطق!) عوض شده است و باید بی خیال فطرت مشترک شویم که اتفاقا چنین ادعایی هم در غرب شده است و یا اینکه شهوت و هوس پدر عقل و منطق را در اروده است به طوری که با نفوذ در طبقه روشنفکر و موثر جهان و هم چنین لایه های حکومتی و قانونگذار به راحتی یک هم جنس باز به مجلس سنای آمریکا راه پیدا می کند؟ آیا در اینده ای نه چندان دور می توان از ازدواج به عنوان نهاد کارامد بشریت و خانواده به عنوان هسته مرکزی جامعه آنهم نه فقط در میان دائره المعارف ها و مباحث نظری بلکه در متن زندگی یاد کرد؟.


 




برچسب ها : خانواده برچسب ها : پست مدرنیسم



دغدغه خیلی از خانواده های ایرانی را می توان در سه کلمه (قسط)، ( ژست) و (تست)خلاصه کرد.کلماتی هم وزن ، کوتاه وبسیار پرمعنا.شخص اول مجموعه خانواده یعنی پدر  در فضایی که نسخه نویس های جهانی اقتصاد را برهمه چیز حتی فرهنگ مقدم کرده اند و به قول بذله گویی در جوی که  نان هم برای ادامه حیات باید در صف نانوایی بایستد،قاعدتا رفیقی بهتر از اقساط متنوع و معمولا درشت  بانک ها وموسسات مالی واعتباری پیدا نمی کند.البته باید انصاف داد که در مورد قسط کمی محتاطانه سخن بگوییم چون که همیشه به معنای حرص وطمع ومعنای مذموم نیست.

مادر خانواده که از پیش نقش او بعنوان ساپورت روحی ومعنوی دیگر اعضا شهرت یافته  است و از دیریاز نقش کلیدی اش در ایجاد آرامش محترم ومقدس به شمار می آمده است دچار بحرانی شده است بنام ژست.اشکال کار اینجاست که ژست برگردانی از همان قسط است اما در پوششی زیبا ومکارانه.اسیران مد  و در به در شده گان چشم وهم چشمی گاه مجبورند برای مزین شدن به همین ژست پارچه های بنجل را چند برابر قیمت بخرند و قبل از همه به خودشان بقبولانند که کلاسشان یک طبقه از بقیه بالاتر است.

در این واویلای جنگلی! فرزندان خانواده در خوش بینانه ترین حالت نه معتاد به مواد مخدر وافیونی بلکه معتاد وشیفته تست هستند.تست در کلام من نمادی است از افراط وزیاده روی در سوادی که از ادب واخلاق ومعنویت کم بهره است.گر چه قبلا شنیده بودم که دبستان مخفف ادبستان است ولی فعلا آنچه می بینیم نظامی آموزشی است که سر تادمش سکولار است به طوری که به سروصدای احتمالی پشت دیوار مدرسه هم بی توجهند.متاسفانه گاهی گرانی نخود وسیب زمینی در مدارس ما بیشتر جا خوش می کند تا یک فضیلت اخلاقی ویا ادب تعلم. فکری باید اندیشید برای ژست هایی که فقط قسط آورند و تست هایی که از حل آن عاجزند!




برچسب ها : خانواده