بازدید از معبد سیک ها

وقتی به ایران آمدیم هرجا که در محافل خاطره گویی چه در میان خویشاوندان وحتی در جمع های طلبگی نام سیک ها و معابد شان به میان می آمد سوال هایی به همراه دو من تعجب به سویم سرازیر می شد که سیک دیگر چه صیغه ای است؟ خوردنی است یا خواندنی؟! نام یک اثر باستانی است و یا اینکه جزء عرفان های نوظهور است؟ جوابش خیلی ساده بود.سیک یک آیین ودین است که با پانصد سال سابقه امروزه طرفداران زیادی در هند و پاکستان دارد.حتی در ایران خودمان هم در استان سیستان و بلوچستان و هم چنین شهر تهران ،چند معبد متعلق به سیک ها داریم.پایه گزاری آیین سیک را به شخصیتی به نام نانک نسبت می دهند که در قرن پانزدهم میلادی می زیسته است.او در ایام جوانی شدیدا تحت تاثیر شخصیتی شاعر به نام کبیر قرار گرفت.کبیر که هندو زاده اما تربیت یافته خانواده مسلمانی بود به یگانگی اسلام و آیین هندو اعتقاد داشت و اصول رسمی و ظاهری ادیان را فاقد اصالت می دانست.راستش را بخواهید در حقیقت سیک یک دین واقعی نیست بلکه یک آیین التقاطی است که آموزه های آن به نوعی گرته برداری از اسلام و هندوئیسم است.به همین خاطر برخی از آداب ان هندویی وبرخی دیگر اسلامی است.به عنوان نمونه سیک ها برخلاف هندو ها به یگانگی خداوند معتقدند ولذا در معابدشان اثری از بت های رنگ و وارنگ هندویی نیست اما در عین حال برخلاف مشهور مسلمانان تناسخ را هم قبول دارند.اگر منصفانه به این مسلک بنگریم متوجه می شویم سیک ها عملا بیشتر به سوی هندو ها متمایل شده اند تا مسلمانان.به همین خاطر از نظر فقها نجس هستند و مسلمان به حساب نمی آیند.

دین سیک و به تعبیر تخصصی اش سیکیسم واجبات عجیب وغریبی دارد.از جمله واجبات این آیین اینست که سر همیشه باید پوشیده باشد.سیک ها کلاه مخصوصی بر سر دارند که برای ما ایرانی ها بسیار آشناست به طوری که تصویری که از یک مرد هندی در ذهن داریم در حقیقت تصویر یک سیک است.سیک ها باید همیشه خنجر، شانه و النگو به همراه داشته باشند .هم چنین حق کوتاه کردن ریش خود را به هیچ وجه ندارند.در طول سفر به مواردی بر می خوردیم که بعضی از سیک ها دور دهان خود را بسته اند.در وهله اول فکر می کردیم احتمالا از دندان درد جانشان به لب رسیده است ولی بعدا متوجه شدیم ریششان بلند شده و چون حق کوتاه کردن ان را ندارند با ماده ای چسبنده ریش ها را می چسبانند و جهت سفت شدن چند ساعتی دور دهانشان پارچه می بندند! نکته جالب آنکه کسانی که قصد بازدید از معبد سیک ها را دارند باید سرشان را بپوشانند.در وقت ورود به معبد صحنه جالبی پدید آمد.یکی از راهنمایان معبد وقتی ازملیت ایرانی ما با خبر شد با احترام ما را به سالنی در زیر معبد برد و شخصا سر های ما را بوسیله پارچه هایی نارنجی رنگ پوشاند.قیا فه هامان مانند تعدادی نقاش و رنگ زن شده بود که به دور سرشان دستاری  بسته باشند! البته من چون از قبل از این عادت سیک ها باخبر بودم یک حوله نازک با خودم آورده بودم که دور سرم انداختم.

معماری معبد سیک ها شباهت زیادی با مساجد ما دارد.شبستان های بزرگ وگنبدهایی غالبا طلایی.مهم ترین معبد سیک ها در پیشاور پاکستان است.سیک ها یک کتاب بشری به نام گروگرنت صاحب دارند که به مثابه  نقطه مرکزی و قلب معابد و خانه های سیک هاست. صبحگاهان این کتاب را از جایگاه خود که شبیه ضریح است با تشریفات بسیار وسیع خارج و شامگاهان به جایگاه خود باز می گردانند.گوروگرانت صاحب را بر روی بالش های فاخری می نهند که روی جایگاهی بلند قرار داده اند وبر بالای ان سایبانی باشکوه نصب کرده اند.یک نفر مامور آنست که هر از گاهی با بادبزنی بزرگ و تشریفاتی ، به پیروی از یک رسم قدیمی که درباره پادشاهان اجرا می شد ، کتاب را باد بزند.تمام کسانی که وارد معبد می شوند باید کفش از پا در آورده و بعد از پوشانیدن سر که به ان اشاره کردم در جهت عقربه های ساعت در محوطه معبد بگردند تا مقابل گورو گرنت صاحب قرار گرفته و با دستان بهم نهاده به آن تعظیم کنند.یک شبکه تلویزیونی به طور زنده برنامه های معبد مرکزی سیک ها در دهلی که در حقیقت همان خواندن کتاب مقدس است را پخش می کند.

 

نکته اخر آن که آیین سیک با ریاضت و ترک ورزی و رویکرد آرامش طلبانه بیگانه بوده و خود را درگیر امور اجتماعی و سیاسی کرده است.با اینکه نسبت جمعیتشان در هند اندک است ولیکن نبض اقتصادی وصنعتی هند در دست سیک هاست.نخست وزیر فعلی هند هم از سیک ها ست.اکثر سیک ها افرادی ثروتمند ومتمول هستند به طوریکه پست ترین شغل در میان سیک ها رانندگی است  که آن هم به ندرت مشاهده می شد و این در کشوری که چند صد میلیون فقیر دارد جالب توجه بود!

 

 




برچسب ها : دین برچسب ها : سفرنامه هند