پنجشنبه چهارم آبان 1357

امروز ساعت هشت صبح جلسه ختم شهید غضنفری در حسینیه سادات برگزار شد و مردم بسیار با شور به صحنه امدند. جمعیت شرکت کننده بسیار زیاد بود و حسینیه گنجایش نداشت. سخنران مراسم آقای رهنما بود. در اواخر جلسه مردم در حال دادن شعار بودند(ای جلاد تولدت مبارک.....) در همین حال مزدوران چند گاز اشک آورد بداخل حسینیه پرتاب کرده و شروع به تیراندازی کردند. بر اثر ازدحام جمعیت مردم سردرگم شده بودند ولی به طور پراکنده از حسینیه خارج شدند.با برافروختن آتش در اکثر نقاط شهر اثر گاز خنثی شد.مردم در حالیکه شعار می دادند چند حلقه لاستیک را جلوی حسینیه روی هم گذاشته و یک بشکه نفت را وسط ان قرار دادند و منفجر کردند. بر اثر این انفجار پاسبانها ودیگر نیروهای نظامی به وحشت افتادند و چندین متر عقب نشینی کردند. بعداز ظهر در اکثر نقاط شهر جنگ و گریز با پلیس ادامه داشت و به طور تخمین می توان گفت که تا غروب مقدار زیادی گاز اشک آور برای متفرق کردن مردم بکار رفت.در یک برخورد پس از انکه به طرف ماموران سنگ برخورد می شد ماموران به داخل کوچه ای ریختندکه در انجا پسربچه ای سیزده ساله بر اثر شلیک گاز اشک آور دچار گیجی شده بود. یک مامور وحشی و از خدا بی خبر به این بچه رسید و مغز او را هدف قرار داد او که نامش سید عبدالله موسوی بود در جا کشته شد.روانش شاد.پس از شهید شدن موسوی شهربانی معتقد بود که او بر اثر شلیک گاز اشک آور کشته شده در حالی که دادستان علت را تیراندازی می دانست. به همین خاطر جسد به اصفهان و پزشکی قانونی برده شد تا نتیجه معلوم شود.

جمعه پنجم آبان 1357

امروز شهر در تعطیلی کامل بود و مردم دسته دسته در خیابانها سراغ جسد موسوی را می گرفتند. جسد را نزدیک ظهر از اصفهان آوردند و علت مرگ شلیک گلوله تشخیص داده شد.مردم جسد را با شکوه تمام تا شاهرضا تشییع کردندو همرا با تظاهرات وسیعی او را در کنار شهید غضنفری به خاک سپردند. سپس مردم با حالی غمگین و ناراحت به خانه های خویش بازگشتند.

شنبه ششم آبان 1357

جلسه ختم شهید موسوی با شکوه هرچه تمام تر و با حضورعده کثیری از اهالی شهر تشکیل شد و اعلامیه های زیادی نیز پخش گردید. بعداز ظهر در حالیکه شهردر تعطیلی کامل به سر می برد تظاهرات پراکنده ای صورت گرفت.اعلامیه ای نیز از طرف فرهنگیان انتشار یافت که در ان کشتار مردم به شدت مورد نکوهش قرار گرفته و عامل کشتار ها را نظام حاکم معرفی کرده بود.

پی نوشت:

اول: از روحانیون بنام در عرصه انقلاب مرحوم حجت الاسلام سید محمد رهنما(رهنمائی) بودند که در این راه متحمل آزار و اذیت های فراوانی شدند. روحانی ای مردمی و خوش مشرب که اکنون جایشان در میان ما خالی است.

دوم:شهید موسوی اولین شهید دانش آموز شهرضا به حساب می آید.محل شهادت این شهید کوچه تکیه فقرا بوده  که اکنون تبدیل به خیابان حکیم اسدالله شده است.

سوم: فرهنگیان در شهرضا مثل سراسر ایران از قشر های تاثیر گذار و فعال در پیروزی انقلاب بوده اند.اعتصابها، تجمعات و اعلامیه های فرهنگیان شهرضا به طور مفصل در خاطرات مهرماه شهید همت ذکر شده است که به علت محدودیت زمانی از ذکر انها در وبلاگ صرف نظر کردم. 

 




برچسب ها : شهرضا برچسب ها : انقلاب