نیمه شعبان  در مدینه

متن زیر را در شب نیمه شعبان امسال در مسجد النبی نوشته ام )

آمده ام تا در کنار رسولخدا بنویسم وکاغذ را خط خطی کنم تا شاید کودک وجودم سواد نیاز وحال را دریابد .شب نیمه شعبان است اما در مدینه انگار نه انگار! ما در ایران تولد مولودی را جشن می گیریم که این جماعت معتقدند هنوز به دنیا نیامده است.

قطعا این حرم قدمگاه اوست.به خیال خودم  در این چند روزه به دنبال او گشته ام اما ندیدمش.اهلش می گویند می آید ومی رود اما مهمان هر نگاهی نمی شود .حق هم دارد ،آخر این چشم یا باید خال زیرلب مجریان عروسکی ام بی سی را ببیند ویا خال گونه امام مهدی را .

وای که اگر مدینه دست ما بود چه می شد .همه جا چراغانی بود وپر از نقل وتنقل.آن وقت نیروگاه برق مدینه مجبور بود با تمام ظرفیت کار کند.در آن ساعات حتی انباشت نامنظم لیوان های یکبار مصرف هم زیبا می شد ودیدنی .هر جا می رفتی نو افشانی بود گاه ساده وگاه با چراغ رنگی.

آقاجان ،اینجا ،در مدینه ،تاریخ تولد تو را اشتباه گرفته اند .اصحاب فیل دچار آلزایمر شدید شده اند.ساحل نشین وبیابان نشین همه دارند راه می روند اما مطاف را اشتباه گرفته اند .اینجا بد جوری شیر تو شیر است .نام ابوهریره را کنار نام علی(ع)نوشته اند.در نمازشان قنوت را کمپلت تعطیل کرده اند .قنوت یعنی همان منفذی که ما انسانها می توانیم در نماز با هر زبانی رک وپوست کنده با خدا اختلاط کنیم.چند بار در نماز جماعت اینجا شرکت کرده ام  اما یه چیزی کم داره.به خدا به خاطر خرق عادت نیست .یک حس واقعی است.

ای امام من

آپارتمانها دور بقیع را محاصره کرده اند.کبوتر ها برای پرواز فقط بقیع را دارند وبس.داخل مسجد خنک است اما دلها عرق دارد .

ای خنکای دلها  تولدت مبارک   




برچسب ها : امام زمان برچسب ها : سفرنامه عمره