توصیف یک نگاه

غیر ممکن است کسی برای نخستین بار به سفر حج یا عمره برود اما درباره اولین حضور در مسجد الحرام حرف نزده باشدونگفته باشد از اولین نگاه ونظر به کعبه ولذت آن.هر وقت بیادش می افتم باز آن شیرینی را احساس میکنم وحلاوتش آپ تو دیت می شود.حکایت چگونگی ورود ما به مسجد الحرام هم در نوع خود بدیع وجالب بود.ساعت دوازده شب بود که به مکه رسیدیم ودر هتل سمره مستقر شدیم.شهرمکه با مدینه تفاوت های عمده ای دارد .هتل ها معمولا دورتر ند وحاجیان با اتوبوس هایی که بیست وچهار ساعته بکارند به مسجدالحرام می روند.این شهر محصور در میان کوه های کوچک وبزرگ است ولذا دیدن تونل های طولانی وعظیم در آن خالی از تعجب نیست.هوای آن بسیار شرجی است والبته تمیزی ونظافتش اصلا به پای مدینه نمی رسد.بسیار شلوغتر ودرهم تر از آنست که فکر می کردم.

ساعت دو نیمه شب هشتم مرداد به طرف مسجد الحرام رفتیم .از پچ پچ کردن های مکرر مدیر وروحانی کاروان فهمیدم می خواهند نوع خاصی ما را وارد مسجد کنند.ورود ما از باب صفا بود یعنی از زیر سالن سعی صفا ومروه وارد می شدیم .قبل از ورود مارا در گوشه ای جمع کردندونقشه شان را رو کردند.با توجه به حج اولی بودن نود درصد کاروان می خواستند ما را سور پرایز کنند.از ماخواهش کردند که مثل صف اسرا!!در چند ردیف پشت سرهم به راه بیفتیم ونگاهمان تنها به پای نفر جلویی باشدومثل بچه های بد یه وقت زیرچشمی کعبه را دید نزنیم.هدف از این کار این بود که ما را به نزدیکترین مکان  به کعبه ببرند وآنجا با اشاره بزرگان چشممان به جمال خانه خدا روشن شود.

طرح به خوبی اجرا شد.کاروان اسرای چشم پاک!را تا نزدیک حجر اسماعیل آوردند وآنجا نظر ها به کعبه افتاد .الله اکبر از این عظمت ومگر نه اینکه یکی از مستحبات درهنگام حضور در مکه همین نگاه است.انسانها کشته مرده همین یه قلم نگاهند.دیدن قدیمی ترین بنای جهان ودر بغل گرفت زادگاه علی مرتضی .نگاهی که یک سروگردن از بقیه نظرها بلندتر است.نگاهی نامحدود که برای چند ثانیه پرونده ات  را رو میکند.تازه شصتم خبر دار شد که جلال خدا یعنی چه؟لذتش را نه قلم ها ونه ابر رایانه ها،هیچ کدام نمی توانند منتقل کنند.معنای سریان العشق فی الموجودات را تازه آنجا فهمیدم وآنجا زیر لب گفتم آتش عشق است کاندر می فتاد.می گویند در اولین نگاه به کعبه یک خط مستقیم ارتباطی بر ای شما گشوده می شود ودعای شما مستجاب می شود .اولین دعایم برای مهمان کعبه بود وزمزمه کردم :

الهم عجل لولیک الفرج




برچسب ها : سفرنامه عمره