شعر قزوه را که خواندم به دلم نشست. چرایش را هم شاید بدانم و شاید نه.قسمت اعظم آن را آورده ام. از یمن شروع می شود تا لوزان. همین دیروز، پنجشنبه سروده، بعد از زیارت قبر شهید آوینی
...
طوفان قاطع!
بادی بدبو
که ول شده است
از معده ی گشاد ملک وهابی!
یمن...
صدای ناگهان بلال
بوی خوش اویس قرن
و انصارالله
خارچشم امپراطوری عثمانی
برادران مالک اشتر
عمار یاسر علی(ع)
باران ناگهان خداوند...
**
در چارشنبه های آخر سال
ده هزار کیلو اورانیوم غنی شده را آتش زدند
تا از رویش بپرند
جان کری
خانوم شرمن
آقای فابیوس
به شرط آن که چهارشنبه سوری را
به رسمیت بشناسند!
سلام و عرض ادب
به بز
به سال بز!
ای کاش ماهواره ها و دیپلماسی نبود
ما در غار می زیستیم
و در امان بودیم
از سرطان و نطق پریزیدنت ها
از شاخ و شانه کشیدن های بزمچه ها
باختیم،
همان شبی که به گرگ ها دست دادیم
باختیم
نه با کم و زیادی سانتریفیوژها
با خنده ها و مغازله ها و لبخندپرانی ها
باختیم
وقتی که از یمن نگفتیم و دشمن ما
از اسرائیل گفت
صله رحم شاید مهم ترین شاخصه تعطیلات نوروز باشد. بر اساس احکام فقهی ، قطع رحم و جدایی بدون دلیل از بستگان نَسَبی جزء گناهان کبیره است و همانند ترک نماز و روزه راهی است به سوی ماندگاری و خلود در جهنم.بر اساس روایاتی چند همین دید و بازدید ساده عمر را افزایش می دهد، ثروت را هم چنین ، جلوی برخی از عذاب ها را هم می گیرد. در مرحله نخست و ظاهر امر صله رحم یک حجاب مهم را از میان برمی دارد و آن حجاب معاصرت است. آیا تا به حال به این حجاب فکر کرده اید؟ امام علی (ع) در حدیثی امنیت و سلامتی را دو مصداق این حجاب معرفی فرمود.یعنی تا وقتی برقرارند و هستند قدرش را نمی دانیم و به محض بیماری و ناامنی عزیزدلمان می شوند و قدرش سر از پرده حجاب بیرون میزند. انسان است دیگر! قدر پدر ومادر را نمی داند تا ان زمانی که با دست خود انانرا به تیره تراب می سپارد. گاه کینه برادری را از برادر سالیانی بس دراز جدا می کند و حال انکه اگر می دانستند این معاصرت همیشگی نیست و روزی باید همدیگر را برای همیشه ترک کنند دل به هم داده و دشمنی ها را کنار می گذاشتند. ما ایرانی ها برای یک بار در سال هم که شده حجاب معاصرت را کنار زده و قدر هم دیگر ولو برای ایامی و هفته ای رعایت می کنیم. خدا را صد هزار مرتبه شکر.حال سوال اینست که حقیقت صله رحم به همین جا ختم می شود؟ صله ارحام تنها یک رسم اجتماعی و یا نهایتا توصیه ای اخلاقی است و یا اینکه عمقی ناشناخته و فراتر از اینها دارد؟ به نظر می رسد که درمورد این وظیفه دینی از حیث تئوریک و نظریه پردازی بی مهری و کم لطفی شده است.
قران کریم یکی از اوصاف اولوالالباب(صاحبان خرد) را این گونه معرفی می کند: وَ الَّذینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ انان کسانی هستند که می پیوندند به آنانی که خدا امر به پیوستنشان نموده است.طبق تفسیر امام ششم علیه السلام این صله و پیوند از ارحام شروع شده و به امام ختم می شود( من ذلک صلة الرحم، و غایة تأویلها صلتک إیانا) و در حدیث دیگری صریحا تفسیربه صله امام شده است(هو صلة الإمام)پیامبر خاتم(ص) رحم را شعبه ای از خداوند معرفی می کند و امام صادق (ع) نام آن را مشتق شده از صفت الرحمن بر می شمارد.گو اینکه قرار است مومن با صله و سرکشی از پدر و مادر و خواهر و برادر در حقیقت به زیارت خدا مشرف شود. شاید بتوان از این روایات و مشابه آن این نتیجه گیری را نمود که صله رحم در مکتب اهل بیت نه پایان راه و صرفا یک رسم اجتماعی و عرفی پسندیده بلکه آغاز یک سلوک است. سلوکی که صله پدر ظاهری آغاز انست و در فرجام خود به صله و پیوند با پدران معنوی منتهی میشود( انا و علی ابوا هذه الامه).حال بگردید و بیابید در این عالم ایسم ها و شلوغی افکار و ادعا ها، کدام مکتب به گرد پای شیعه می رسد که از یک دید و بازید ساده و زمینی سلوکی آسمانی و معنوی را ارزانی آدمی می کند. فاین تذهبون
برچسب ها :
اخلاق
برچسب ها :
اجتماعی
فصلنامه (فرهنگ پویا) یکی از مهم ترین مجلات فرهنگی اجتماعی کشور است که در هر شماره خود یکی از موضوعاتی که مستقیم و یا غیر مستقیم به مسائل روز جامعه مرتبط است را به صورت ویژه نامه مورد بحث قرار می دهد.تاکنون 28 شماره از این مجله منتشر شده است. در شماره اخیر موضوع (تکلیف و نتیجه) و مسائل پیرامونی ان انتخاب شد. من هم در مقاله کوتاهی با توجه به مبانی کلامی شیعه امامیه بحث تکلیف و مصلحت را با اهتمام به انواع مصلحت و رتبه بندی آنها با عنوان(رابطه تکلیف و مصلحت)مد نظر قرار داده ام. برای خواندن اصل مقاله اینجا را کلیک کنید.