سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 788502
  • بازدید امروز: 54
  • بازدید دیروز: 10
  • تعداد کل پست ها: 278
درباره
سیدمحمدحسن صالح[90]

منم مثل خیلی ها توی این عالم نفس می کشم . فقط دلم میخواد که زمین وزمان رو آلوده نکنم!

جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی



ابر برچسب ها
دین[46] ، شهرضا[35] ، سیاسی[27] ، انقلاب[20] ، خاطره[18] ، سفرنامه هند[15] ، امام حسین[12] ، حجاب[10] ، پست مدرنیسم[10] ، سفرنامه عمره[9] ، رسانه[7] ، قم[7] ، انتخابات[7] ، امام زمان[7] ، اخلاق[5] ، امام رضا[5] ، غدیر علی ممیز[5] ، شادی[4] ، اجتماعی[4] ، پیامبر اکرم[4] ، حضرت معصومه[4] ، حضرت زهرا[3] ، دعا[3] ، انتخابات[3] ، امام خامنه ای[3] ، صبر[3] ، علم[3] ، عبادت[2] ، ماهواره[2] ، مرگ[2] ، مقاله[2] ، نوروز[2] ، سینما[2] ، سفرنامه هندوستان[2] ، زن[2] ، امام حسن عسکری[2] ، ازدواج[2] ، امام جواد[2] ، دوستی[2] ، خانواده[2] ، فلسطین[2] ، کتاب شناسی[2] ، کودک[2] ، شهادت[2] ، حضرت زینب[1] ، حکمت الهی[1] ، حوزه[1] ، بدعت[1] ، ترافیک[1] ، تهاجم فرهنگی[1] ، جنگ نرم[1] ، چهارشنبه سوری[1] ، امام حسن[1] ، اسرائیل[1] ، احترام به والدین[1] ، اخلاق[1] ، اربعین[1] ، آزادی[1] ، امام خمینی[1] ، امام سجاد[1] ، امام صادق[1] ، امام عسکری[1] ، امام علی[1] ، سفر نامه عمره[1] ، سفرنامه بوشهر[1] ، رضاخان[1] ، سفرنامه کردستان[1] ، شب قدر[1] ، شهید بهشتی[1] ، شهید مطهری[1] ، شیطان[1] ، هندوئیسم[1] ، ولایت فقیه[1] ، وهابیت[1] ، کتاب جدید[1] ، مسیحیت[1] ، معرفی کتاب[1] ، مفاتیح الجنان[1] ، عوض حیدرپور[1] ، عید غدیر[1] ، کودک[1] ، ماه رمضان[1] ، ماه شعبان[1] ،

مقاله در آمدی بر اخلاق یهودی( منابع، غایت و ویژگی ها) در شماره اخیر(5) مجله تخصصی اخلاق وحیانی وابسته به موسسه بین المللی معارج وحیانی اسراء به چاپ رسید.این مقاله را که جهت همایش بین المللی ادیان و اخلاق در اسفند ماه سال91 نگاشته بودم با تغییر مختصری به چاپ رسید. جهت رویت چکیده و دانلود اصل مقاله اینجا را کلیک کنید.

 







حزب الله فرانسه اعلام موجودیت کرد.(ما انقلابی برای خداوند و مردم خود به وجود می آوریم… ای مردمی که تمام قدرتتان را ضدشان جمع کردید) این عبارتی است که در داخل لوگو نوشته شده است.







 

اگرچه استفاده بهینه و مناسب از منابع طبیعی امروزه به ضرورتی برای کل جهان مصرف کننده تبدیل شده است ولیکن در مناطقی از کره خاکی مانند کشورمان با توجه به واقعیتی به نام بد مصرفی، و هم چنین عقب ماندگی علمی تاریخی در تدوین و ساخت چرخه نهایی استفاده از منابع خام؛ این ضرورت دو چندان و مضاعف شده به گونه ای  که به دغدغه مسئولین امر از یک سو و یک علامت سوال مهم برای برخی از مردم عادی از سوی دیگر تبدیل  شده است. در این میان در ایران همواره چالش محدودیت منابع آبی در صدر هشدارها و بیم ها بوده است. اگرچه ذائقه تاریخی مناطق پرآب در طول تاریخ به استفاده دلبخواهی وغیر اضطراری ازاین ماده حیات بخش عادت یافته است ولیکن اهتمام مدیریت آب کشور در دهه های گذشته مبنی بر انتقال این آب به مناطق خشک تر و محتاج تر چالشی عمومی به نام کم آبی را برای کل مناطق ایران پدید آورده است.هم چنین در فصول گرم و سرد سال ، به ترتیب برق و گاز هم در صدر هشدارها قرار می گیرند و رسانه های عمومی دولتی و خصوصی پیوسته ترغیب به کم مصرف کردن و یا حتی قطع موقت استفاده از آن می نمایند.

در بعدی کلان تر باید گفت با توجه به چالش های مدیریت انرژی در جهان خود بخود پای دین هم به میدان این ساماندهی باز شده است چه اینکه بیش از دو سوم مردم عالم خود را پیرو یکی از سه دین ابراهیمی( اسلام، مسیحیت و یهودیت) می دانند و عملا استفاده از ظرفیت اموزه های دینی در مدیریت بهتر جهان بسیار مورد توجه و اهتمام است. در جهان مسیحیت در قرن بیستم دین مسیح را نه یک ابزار مفید در راه استفاده بهتر از منابع زیست محیطی، بلکه به عنوان متهم ردیف اول در بحران های پیش آمده در این حوزه معرفی می کردند. راز این اتهام در مفهومی نهفته است که بارها در متن مقدس مسیحی تکرار شده است و البته علاوه بر مسیحیت، اسلام و یهودیت هم از آن بهره برده اند و ان مفهوم کلیدی و مهم و در عین حال تخصصی تسخیر است.در مهندسی ادیان ابراهیمی انسان به عنوان خلیفه خدا( و مخصوصا انسان کامل) به عنوان غایت حرکت نظام طبیعی معرفی می شود به طوریکه تمام منابع طبیعی(طبق یک دستور بالادستی و ماوراء طبیعی) مسخر و تحت فرمان انسان قرار می گیرد و از حیث عرفانی و باطنی این تسخیر نه تنها مزاحم رشد جهان بلکه به عنوان نقطه ثقل وجود ماده و به عنوان کمال آن معرفی می شود یعنی از انجا که کمال هر وجودی متناسب با خود ان موجود است کمال یک ماده طبیعی در استفاده انسان از آن است. با این وجود منتقدین از بعد کلامی قضیه غفلت ورزیدند چه اینکه در  نگاه اعتقادی این ادیان  طبیعت به عنوان( فعل خداوند)به شمار می رود  که  آیت و نشانه تکوینی بر حکمت خداوند متعال است و در پرتوآن تسخیر فرآیندی حکیمانه و سازنده و نه مخرب و ویرانگر تعریف می شود چراکه در این نگاه انسان ها با یک نعمت که قابلیت بازخواست دارد مواجهند و نه یک اتفاق خشک و خالی که مبدا و معاد در آن لحاظ نشده است. توجیه صحیح مفهوم تسخیر باعث شد که خیلی زود جبهه ها عوض شود و دین نه مزاحم منابع طبیعی بلکه مهم ترین مدافع ان تبدیل شود.

در کشور ما هشدارها در مورد استفاده نابخردانه و غیر منطقی از اب و انرژی های کهن و نو در قالب ادبیاتی ارائه می شود که نشان می دهد ظرفیت دین خاتم در ان نادیده گرفته شده است. اینکه بگوییم آب و برق و گاز را درست مصرف کنیم چون که نسل های آینده با مشکل مواجه و اصطلاحا سرشان بی کلاه می ماند اگرچه من حیث نفسه مطلبی درست و واقعیتی غیر قابل تردید است ولیکن در یک جامعه ایمانی و دینی این ادبیات به نوعی سکولار به شمار می رود.در یک جامعه دینی بیم و امید با پروردگار و صفات ربوبی او پیوند وثیق و لحظه به لحظه دارد. استفاده از مفهومی فقهی و اخلاقی به نام(حرمت و مذموم بودن اسراف) تنها یک مورد از ظرفیت های دینی برای کنترل منابع انرژی است. به دیگر سخن بین این دو جمله که ( زیاده روی نکنید چون فرزندتان بدون آب و برق می ماند) و بین این جمله که ( اسراف نکنید چون حرام است و خداوند دوست ندارد. ان الله لا یحب المسرفین) می توان دو مشی جداگانه را به وضوح مشاهده کرد. تقدس از جمله مفاهیم سازنده و کارآمدی است که ادیان مختلف آن را رائه کرده اند و با عث تسهیل سازگاری و گذراز چرخه مختلف زندگی بشری می شود. این مفهوم در حقیقت اشاره به درک جنبه های مختلف زندگی به عنوان جلوه و ظهور و نقش خداوند است.برای مثال بارداری بیش از انکه یک واقع بیولوژیک باشد می تواند معنای معنوی داشته باشد ودر بسیاری مذاهب معنای معنوی عمیقی برای آن قائل هستند و آن را برکت و هدیه ای از جانب خداوند درنظر می گیرند. طبق این دیدگاه فرزند می شود هدیه و مایه برکت و نه مایه وبال و سرافکندگی. همین فرآیندرا می توان در ساحت زیست محیطی و تعامل انسان با محیط پیرامونی خویش پی گرفت.فرصتی که به نظر می رسد از سوی رسانه های داخلی نادیده گرفته شده است و یا صرفا به صورت سطحی با آن برخورد کرده اند. آنچه ذکر شد تنها از جنبه سلبی قضیه  بود و آموزهای پرشمار دینی که به جنبه های اثباتی و نوعی ترغیب به کشف انرژی های نو می پردازد نگاه ویژه و مدبرانه تری را می طلبد. به عنوان نمونه در قران کریم در راستای ذکر احوالات حکومت سلیمان نبی به عنوان یک حکومت دینی ، انرژی باد و استفاده سلیمان از ان (که شاید لزوما استفاده اعجازی و خرق عادت نیست) مورد اهتمام جدی قرار گرفته است. با اینحال باید اقرار کرد برای رسیدن به شاخصه( بهینه مصرف کنیم چون خدا دوست دارد) نیاز به یک مقدمه و پیش نیاز مهم است و ان بالا بردن سرانه تدین و سلوک عملی دینداران است تا با تکیه برآن و در دو ساحت اخلاق و فقه مدیریت بهینه از منابع طبیعی را سامان بخشید.در این صورت است که مدیریت انرژی اولا نه توسط بخش های حکومتی و به صورت بخشنامه ای و دستوری بلکه توسط تک تک متدینین و با کمترین هزینه انجام خواهد شد و ثانیا نه به عنوان یک محدودیت آزار دهنده و موقت بلکه یک وظیفه مقدس و لازم برای تقرب به خداوند در میان وظایف دینی جانمایی خواهد شد به طوریکه شخص درست مصرف کردن را همانند مناسک عبادی راهی برای نزدیک تر شدن به خدا می داند.



 




برچسب ها : دین



 

هفته گذشته نوشته ای با عنوان(شهرضا همین نزدیکی هاست و نه در برزیل) که دربردارنده نوعی نگاه  اجتماعی خاص به سفر بعضی همشهریان به برزیل بود در این وبلاگ منتشر شد. هم چنین دو عکس نیز که قبلا به طور گسترده در شبکه های مجازی و برخی سایت های خبری داخلی منعکس شده بود درج گردید.باز نشر این مطلب در برخی سایت های محلی و هم چنین فضای خاص بومی شهرضا باعث رنجش خاطر اشخاص حاضر در عکس و دوستان آنها شد. در این میان برخی دیگر نیز که هیچ گونه ارتباطی با این نوشته نداشتند صرفا جهت انتقام گیری از برخی مواضع سیاسی حقیر به تکاپو افتاده و به انحاء مختلف سعی در روشن کردن آتش اختلاف داشتند لذا بر آن شدم که دو مطلب را و لو بسیار مختصر تذکر دهم:

1-رسانه و از جمله رسانه های مجازی مانند وبلاگ دارای یک خصوصیت مهم هستند و آن برجسته سازی و درشت نمایی تک بعدی است. بدین معنا که یک اتفاق و عمل دارای جوانب مختلف است و خوبی ها و بدی ها یا نقاط مبهمی را به دنبال دارد که هر کدام از جنبه خود قابل بررسی است و ممکن است هر نویسنده ای به یک یا بعضی از ابعاد قضیه نگاه کند. تذکر این نکته از آن روست که نوشته فوق به معنای نادیده گرفتن برخی پیامدهای مثبت از این سفر  مانند آشنا شدن دیگر ملیت ها و تماشا گران  حاضر در جام جهانی برزیل با نام شهرضا نیست کما اینکه برخی از وبلاگ نویسان و فعالان مجازی شهرمان از این دید به این قضیه نگاه کرده و آن را تحسین نموده اند.

2-شدیدا تاکید می کنم که اینجانب هیچ نوع آشنایی( ولو در حد اجمالی) با شخصیت های موجود در عکس نداشته ام تا  خدای ناکرده مساله جنبه عناد شخصی پیدا کند و درج ان صرفا در راستای عکس نخست یعنی پلاکار محتوی نام شهرضا بوده است.این مطلبی است که به واسطه دلخوری های پیش آمده حضورا خدمت این دوستان عرض کرده ام. هم چنین بنابر اظهارات شخصی این دوستان سعی شده این سفر با حداقل هزینه انجام شود و حمل پلاکار مذکور  نیزبا هماهنگی برخی ادرات مربوط مانند تربیت بدنی و...بوده است. در پایان علاوه بر معذرت خواهی حضوری، بر خود فرض دانستم به حسب وظیفه شرعی در وبلاگ و به صورت مکتوب از حاشیه های ناخواسته مطلب فوق الذکر عذر خواهی کنم.


 

 







 

در خردادماه سال جاری و در آستانه پنجاهمین سالگرد قمری وفات حکیم فرزانه از کتاب روشنای یادها شامل خاطرات و دست نوشته های حجت الاسلام و المسلمین استاد جعفری(حفظه الله) رونمایی شد. از دو سه سال پیش در دیدارهای متعددی که خدمت نویسنده روشن ضمیر کتاب می رسیدم سخت مشتاق شنیدن خاطراتی می شدم که یا برایم تازگی داشت و یا اینکه می دانستمش اما مرور ان به بیان و سخن ایشان لطف مضاعفی داشت.گاه و بیگاه که به شهرضا مراجعت می کردم به اندک بهانه ای پابه رکاب می شدم برای شنیدن این خاطرات و مخصوصا در تابستان سال گذشته ساعت ها در این زمینه از خدمت ایشان استفاده بردم.خوشبختانه این گنجینه عظیم که به مدد حافظه دقیق استاد جعفری، دستخوش کمترین نسیان و فراموشی شده است و می تواند منبع مهمی برای جریان شناسی اصناف مختلف شهرضا جهت تحقیقات جامعه شناختی و تاریخی باشد، لباس نشر پوشید و به عنوان یک سند مکتوب تاریخی قابلیت استناد و مرجعیت پیدا نمود.کتاب را از حضرت ایشان هدیه گرفتم و در نیم روزی مطالعه کردم چه اینکه این کتاب سیصد صفحه ای معجونی لطیف و روان است که دلنشین و دلربا بوده و بدون وجود دست اندازهای بی مورد نگارشی، همه سنین اعم از خردسال و کهن سال می توانند به بضاعت خود از ان توشه ای برده و با تاریخ معاصر کهن بوم خویش آشنا شوند.

کتاب روشنای یادها با برجسته سازی و نگاه خاص به شئون اجتماعی و دینی صنف روحانیت خدمت بزرگی را به حوزه های علمیه در یادآوری میراث پربهای خویش و ایجاد انگیزه در حفظ و پاسداری ان نموده و از سوی دیگر گام بی بدیلی را در راستای هویت سازی بومی برای مردمان این منطقه برداشته است.در این کتاب خواننده با جریانی پر امتداد از روحانیت دلسوز در قرن معاصر مواجه می شود که با تمام توش و توان خویش سعی در حفظ اعتقادات دینی مردم و بپاداشتن شعائر دینی داشته است.شهرضا، دیاری است که تقید مردمانش به شعائر مخصوصا مراسمات عزاداری خامس آل عبا(ع) زبانزد خاص و عام است به طوریکه به رغم ناملایمات روزگار لاابالی،هم جهانگردان خارجی سفرنامه هاشان خالی از نگارش کم و کیف عزاداری و ضجه های مخلصانه عزاداران قمشه در عزاخانه های گلین و خشتی نبوده و هم امروزه مسافران و عابران این دیار از شور و شوق عجیب شهرضا و سیاه پوش شدن ان در دهه محرم و ایام حزن آل الله به وجد آمده و ان را کم نظیر معرفی می کنند.این ارادت ملکوتی که در سال های دور با هوشمندی بانیان عزای اهل بیت(ع) جهت تضمین استمرار و تداوم آن، با سنت وقف گره خورده است با عث شده است که در این شهر نه چندان بزرگ با بناهایی مواجه شویم که کاربری ان مخصوص عزاداری و اقامه عزای اهل بیت است و از وجب به وجب ان نام حسین بلند می شود.هم چنین افتخار به برآورده کردن نیازهای کوچک و بزرگ عزادران سید الشهدا(ع) چرخه متنوعی از وقفیات را سامان داده است که در انها حتی توتون قلیان مجالس عزاداری(به رسم قدما) هم از قلم نیفتاده است.این بزرگداشت عظیم خود با زبان گویا خبر از عقبه ای سترگ می دهد که خون دل خوردن علما و دغدغه دین داشتن حافظان شریعت در ان نقش محوری داشته است.خوشبختانه در این کتاب حتی روضه خوان های ساده اباعبدالله هم از قلم نیفتاده اند همانانی که شاید از قیل و قال دروس متداول مدارس علمیه و اسم و رسم نجف و قم و اصفهان هم بهره چندانی نبرده بودند اما بکاء و ابکاء خالصانه شان رونق مجالس عزای جگرگوشه زهرای مرضیه بوده و حتی در عصر رضاخانی از پا ننشسته و  نام اربابشان حسین را با اشک و اه ارزانی پدران و اجداد ما کردند.

از سوی دیگرباید توجه داشت که با وجود تلاش های فرهنگ مهاجم غربی برای یکسان سازی فرهنگی که در نتیجه ان تنها یک رفتار بعنوان هنجار و ارزش معرفی می شود (که انهم لابد لیبرالی است!) هنوز هم شخصیت های بومی و محلی نقش بی بدیلی درهویت بخشی به مخاطبان خاص و عام خود را دارند.هنوزدر پیچ و خم دهکده شدن این جهان و درست در اوج پیشرفت خیره کننده صنعت بی اصل و نسب ، همگی ما اندک تعلق خاطری به کاشانه و زادگاه خود داریم و نسبت به ان احساس مسئولیت  می کنیم.اگر در کشوری مثل ایالات متحده امریکا معلمان تاریخ بیشترین حقوق را در نظام آموزشی دریافت می کنند علتش اینست که وظیفه سنگینی بر عهده آنهاست چراکه از یک سو سودای گرفتن و استثمار عالم را دارند و از سوی دیگر تمام بضاعت تاریخی شان به بیش از پنج قرن نمی رسد و تمدنی ندارند که بدان بنازند و فخر فروشی کنند.اما در این سوی عالم ودر جای جای مشرق زمین سخن از اصالتی است که قیمت ندارد و در طول هزاران سال ریشه دوانده و البته همواره سوداگرانی در پی به فراموشی سپردن و در صورت امکان به نابودی کشاندن ان بوده اند.

روشنای یادها کتابی است که جوان شهرضائی با خواندن ان از نزدیک و با تمام وجود لذت اتحاد و همدلی را می چشد و در عین حال سرانجام ناگوار افتراق و عدم اتحاد(چه به نام خانی و مدرسی یا خانی و مسجدی و چه به نام چپی و راستی) درحافظه تاریخی اش جاخوش می کنند.هم چنین اگر بداند همین مردم کوچه و بازار به رهبری علما وصله ناجور بهائیت را برنتابیدند دیگر به راحتی خرقه پوش این و آن نشده و اجازه نخواهد داد که دیگرانی تازه از راه رسیده ( و لو مهمان!) پازل های هویتش را به عناوین مختلف جابه جا کنند. او زمانی را در ذهن خود تصور می کند که چند مجتهد مسلم و صاحب فتوا در این شهر می زیستند که با نفس قدسی شان ،ظلمت و تاریکی را به ستوه می آوردند و با طبع کریمانه شان به رفع اختلاف ریز و درشت مردم کمر بسته بودند.او بعد از این ، جور دیگری و با نگاه متفاوتی از خیابان حکیم فرزانه و حکیم صهبا رد می شودودیگر پوزخندی به نام خیابان حکیم اسدالله نمی زند. خواننده این کتاب سکوت امروزین مسجد خان و کارخانه نوین را بغضی آکنده از فریاد می داند که در آجر آجر آن نهفته و آرمیده است و از آن سو زائر شهرضائی شاید در حجره های پیرامونی ایوان طلای شاه نجف سراغی از عالمان هم شهری اش بگیرد که روزی ملازم و مصاحب مراجع بزرگ تقلید بوده اند.این کتاب برای طلاب جوان هم تلنگری است که هیچ گاه فراموش نکنند که ابروی امروز روحانیت شیعه نه یک شبه و به  ثمن بخس بلکه ذره و ذره و به بهای سنگین حاصل شده است.

به هر روی این کتاب را تحفه جامعی یافتم که به اسم و عنوان پر مغز خویش تا حد امکان وفادار مانده است،هم استحقاق خواندن دارد و هم ارزش معرفی کردن ،تاریخ ناب شفاهی ای که جامه کتابت پوشیده و به مدد اکسیر اخلاص و سوز دل نگارنده ان برای همیشه ماندگار خواهد شد انشاء الله.

پی نوشت: هفته گذشته مراسم تجلیل از جوانان برتر شهرستان شهرضا در فرمانداری تشکیل شد بدون حضور حتی یک طلبه جوان!


 




برچسب ها : شهرضا برچسب ها : کتاب شناسی


صفحات :
|  <  <<  11  12  13  14  15  >>  >  |