سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 794509
  • بازدید امروز: 57
  • بازدید دیروز: 272
  • تعداد کل پست ها: 278
درباره
سیدمحمدحسن صالح[90]

منم مثل خیلی ها توی این عالم نفس می کشم . فقط دلم میخواد که زمین وزمان رو آلوده نکنم!

جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی



ابر برچسب ها
دین[46] ، شهرضا[35] ، سیاسی[27] ، انقلاب[20] ، خاطره[18] ، سفرنامه هند[15] ، امام حسین[12] ، حجاب[10] ، پست مدرنیسم[10] ، سفرنامه عمره[9] ، رسانه[7] ، قم[7] ، انتخابات[7] ، امام زمان[7] ، اخلاق[5] ، امام رضا[5] ، غدیر علی ممیز[5] ، شادی[4] ، اجتماعی[4] ، پیامبر اکرم[4] ، حضرت معصومه[4] ، حضرت زهرا[3] ، دعا[3] ، انتخابات[3] ، امام خامنه ای[3] ، صبر[3] ، علم[3] ، عبادت[2] ، ماهواره[2] ، مرگ[2] ، مقاله[2] ، نوروز[2] ، سینما[2] ، سفرنامه هندوستان[2] ، زن[2] ، امام حسن عسکری[2] ، ازدواج[2] ، امام جواد[2] ، دوستی[2] ، خانواده[2] ، فلسطین[2] ، کتاب شناسی[2] ، کودک[2] ، شهادت[2] ، حضرت زینب[1] ، حکمت الهی[1] ، حوزه[1] ، بدعت[1] ، ترافیک[1] ، تهاجم فرهنگی[1] ، جنگ نرم[1] ، چهارشنبه سوری[1] ، امام حسن[1] ، اسرائیل[1] ، احترام به والدین[1] ، اخلاق[1] ، اربعین[1] ، آزادی[1] ، امام خمینی[1] ، امام سجاد[1] ، امام صادق[1] ، امام عسکری[1] ، امام علی[1] ، سفر نامه عمره[1] ، سفرنامه بوشهر[1] ، رضاخان[1] ، سفرنامه کردستان[1] ، شب قدر[1] ، شهید بهشتی[1] ، شهید مطهری[1] ، شیطان[1] ، هندوئیسم[1] ، ولایت فقیه[1] ، وهابیت[1] ، کتاب جدید[1] ، مسیحیت[1] ، معرفی کتاب[1] ، مفاتیح الجنان[1] ، عوض حیدرپور[1] ، عید غدیر[1] ، کودک[1] ، ماه رمضان[1] ، ماه شعبان[1] ،

اگر چه ریخت و پاش وقت و خون به جگر کردن عمر در ایام نوروز برایمان  عادی شده است و شاید خیلی هامان سایز نوروز را در در حد و قواره مطالعه و کتاب خواندن ندانیم اما تجربه چند سال گذشته ام نشانی می دهد که در این ایام علاوه بر مشغولیت دهان! اگر اراده نیم بندی باشد چشم ها هم گاه فرصت می کنند به کتاب ها نگاهی بیندازند. چه بسیار مکتوباتی که تا حلقوم اسفندماه و روزهای واپسین سال شانس خوانده شدن نمی یابند و تنها امیدشان وقت های مرده تعطیلات است. چند جلد از بحار الانوار، کتب حدیثی شیخ صدوق و چند رمان زمخت و کلفت از جمله کتاب هایی است که از صدر تا ذیلشان را در نوروزهای گذشته خوانده ام و بعد جهت خالی نبودن عریضه از یادو نام خودم! صفحه آخر کتاب با خط نه چندان خوشم نوشته ام که : بسمه تعالی.مطالعه شد توسط سید محمد حسن صالح در ایام نوروز یکهزار و سیصد و... و بعد هم یک امضای برابر اصل در کنارش!

این دست نویس اما امسال نصیب کتابی شد که چندماهی مترصد فرصتی برای خواندنش بودم. کتاب (شرح اسم) که به تعبیر روی جلدش زندگینامه آیت الله سید علی حسینی خامنه ای است از بدو تولد تا زمان پیروزی انقلاب به قلم هدایت الله بهبودی. لطف  این جور کتاب ها که بر پایه مستندات بی شمارومحروم از اضافات غیر ضرور است آنست که شما به جای سوار شدن بر هواپیما و بالگرد و گذر کلی و دیدن نمای عمومی و غیر دقیق حوادث که امکان تحریفش هم بسیار زیاد است سوار بر دوچرخه و بلکه با پای پیاده به تک تک محلات و قطعه های ریز ودرشت یک زندگی پر فراز و نشیب سر می زنید و از نزدیک و بدون نیاز به داوری واسطه ای ، حوادث را در بغل گرفته و سر تا پای آن را برانداز می کنید.فایده این دید و بازدید مستقیم آنقدری هست که گاه نظر شما را نسبت به برخی حوادث و یا افراد، سیاه، سفید و یا خط خطی کند و بین شما و موضع قبلی و تصورات درهم تنیده پیشینتان فاصله ای بیندازد به اندازه صدو هشتاد درجه! 

شرح اسم کتابی است لذیذ و پر ملات که اصلا برای خوانده شدن ( ونه دکورشدن!)آفریده شده است و البته لطافت های ادبی و بجای نویسنده هم آن را خواندنی تر کرده است.در شرح اسم، قلم زن کتاب چهل سال زندگی را بدون درنظر گرفتن این که شخصیت کتاب امروزسکاندار تنها انقلاب شیعی جهان است و خالی از هر گونه حدس و گمان و یا مبالغه و چاپلوسی ، بر پایه نقل قول های ثبت شده دوستان و هم چنین اقرارهای مکتوب دشمن( ساواک) در یک بسته بندی منطقی تقدیم شما می کند.

شخصیت این کتاب مدت ها قبل از وقت اذان به مسجد می آمده است و برخلاف رسم امامان جماعت رو به سوی مردم می نشسته، چشمانش از کودکی ضعیف بوده وپولی برای خرید عینک نداشته ، وقتی ممنوع المنبر بوده جهت دور زدن این حکم استکباری ایستاده سخن می رانده است، برای سر به هوا کردن خبر چین ها کلاس های اموزشی در منزل تشکیل می داده و در لفافه درس ، حرف های مورد دار و مخل به امنیت شاهنشاهی را به خورد اهلش می داده است،از نتراشیدن استثنایی  ریشش در بازداشتگاه به شدت خوشحال شده و به هنگام زلزله فردوس و سیل ایرانشهرشده بود عین یک امدادگر و بچه محل تمام عیار،در جوانی دلخوشی اش نفس و گفتار امام بوده، از کتاب های سید قطب ذوق می کرده و از سخنان نواب صفوی آتش دادخواهی اش به اوج رسیده است.

در این بزم مکتوب، شما بیش از پیش آشنا می شوید با خشک مقدس های بی بخار و عزلت نشینی که نفس کشیدنشان هم سد راه انقلابیون می شد چه برسد به احتیاط های مزورانه و از روی ترسشان.همان ها که امام جماعت مسجد کرامت مشهد را صرفا بخاطر نینداختن تحت الحنک در نماز، وهابی خواندند وپس از آزادی اش اززندان حاضر نشدند به سلامش آن هم در حرم ثامن الحجج جوابی رد کنند. نگاهتان می افتد به جاسوسی شنبه ! و چند شنبه های برای ساواک و موج سواری کمونیست ها بر موج انقلاب در آستانه پیروزی آن.قطعا برایتان جالب خواهد بود که بدانید در چهل سال پیش چه کتاب هایی ممنوع بوده است و چه کسانی در کوران اقتدار ساواک و آن سان که خیلی ها انقلاب را توهم مضر ونایافتنی می دانستند، برایشان مسجل شده بود که صبح قریب است و یافتنی

شرح اسم شرحی زیباست از یک اسم زیبا: سید علی حسینی خامنه ای




برچسب ها : امام خامنه ای برچسب ها : انقلاب



در آخرین روزهای سال گذشته توفیق یارشد و بعد از حدود ده سال ، سعادت زیارت آستان مقدس سید و سالار شهیدان علیه السلام و دیگر ائمه مظلوم عراق نصیبم شد. مسافرت با هواپیما و راحتی آن در معیت خانواده و جمع کثیری از اقوام و دوستان خوش سفر دریکی ازبهترین زمان ها از نظر آب و هوا و از همه مهم تر لطف خود حضرات معصومین این سفر را به یادماندنی کرد.همسر و فرزندانم برای اولین بار بود که عتبه بوس آستان علوی و حسینی می شدند. زیارت مرقد پر حال و البته نیمه خراب عسکریین علیهم السلام در شهر سامرا هم در نوع خود سعادت بزرگی بود. روز آخر سفر بعد از وداع با شش گوشه اباعبدالله صبح زود و با ملاحظه تمام جوانب امنیتی کاروان های ایرانی عازم سامرا شدند و بعد از اقامه نماز ظهر در آنجا و هم چنین زیارت امامزاده سید محمد ( عموی امام زمان) عازم کاظمین گشتند.منفجر شدن بیش از بیست بمب در مناطق مختلف بغداد و کاظمین توجیه قانع کننده ای بود برای معطلی چند ساعته در ایست و بازرسی های پایتخت و البته در کنارش دلشوره اینکه نکند به زیارت قبر موسی بن جعفر و امام جواد( علیهما السلام) نرسیم. خدا را شکر دو ساعت مانده به بستن درب های حرم کاظمین در هوایی نسبتا سرد وارد حرم شدیم و متوسل شدیم به باب الحوائج و هم چنین نازدانه امام رضا علیه السلام.

فاصله ای ده ساله از سفر پیشین به عتبات عالیات مشاهده این سرزمین را برایم جالب تر نموده بود. وضعیت ظاهری حرم های ائمه در تغییری کاملا محسوس رشد و نمو و تولدی دوباره یافته بودند. از نکات مهمی که برای زائران ، سفر عتبات را علی رغم مشکلات متعدد غالبا شیرین تر از سفر عمره می نمایاند  حضور در جوی کاملا شیعی و همسان و دم خور با اعتقادات امامیه است.در این میان ابتکار عمل بعثه مقام معظم رهبری در استفاده بهینه از فرصت زائران در کربلا و نجف در جهت معرفت افزایی آنان و برقراری مجالس سخنرانی و مداحی بهنگام و مناسب در این دو شهر را نباید از قلم انداخت. با اینحال مشکلات شهری کربلا و نجف که بازمانده کم توجهی عامدانه دیکتاتور سابق عراق در مورد مناطق شیعه نشین بود به قوت خود باقی است و از نظافت و بهداشت چندان خبری نبود. با وجود تنزل جدی ریال ایران نسبت به دینار عراقی گرمی بازار خرید کم و بیش ادامه داشت.به نظر می رسد علی رغم کم کاری و گاه سوء استفاده طرف عراقی، جلوگیری نرم از نفوذ وهابیت در عراق و موج فرهنگی ناشی از حضور پرشور زائران ایرانی  دلائل خوبی برای مسئولین امر جهت پویا نگه داشتن مسافرت ایرانی ها به عتبات باشد.تاسف بار ترین خاطره این سفر اقامه هم زمان دو نماز جماعت در یک مکان خاص در صحن مطهر امام حسین علیه السلام بود که هیچ کدام حاضر نبودند امامت طرف مقابل را در امر نماز جماعت بپذیرند. جالب آنکه هر دو نماز پوشش رسانه ای می شد. اختلاف و اشتقاق در بین روسای قوم وقتی به این شدت و حدت باشد خدا می داند که درمیان تک تک آحاد مردم چه خبر است؟





برچسب ها : خاطره



حکایت خروس عزا وعروسی را خیلی ها شنیده اند و شاید خنده کنان برای دیگرانی هم تکرار کرده اند. از خروس قصه ما پرسیدند تو وقت عزا و غصه را دوست داری و یا وقت شادی و سرور را؟ سری به تاسف نشان داد و گفت در عزا و شادی پوستمان را می کنند اما هریک به گونه ای.حال حکایت مدارس علمیه هم چیزی شبیه همین خروس عزا و عروسی شده است. اگر قبل از انقلاب در سال 1342 ساواک به مدرسه فیضیه هجوم برد و طلبه ها را به رودخانه قمرود انداختند  والبته بسیاری از مدارس علمیه مشهور را تعطیل ویا کم رونق کردند اما در این سوی زمان و بعد از انقلاب به واسطه دینی بودن حکومت وهم چنین رهبری مرجعیت عملا نگاه های بالا دستی حکومت به حوزه ها تغییر پیدا کرد و با زمینه سازی های مناسب نسبت به پاسخ گویی به خیل مشتاقان و علاقه مندان به دروس حوزوی کارهای در خور شانی انجام شد. اما این تغییر رویکرد به معنای تام و تمام بودن امکانات در حوزه ها نیست چه اینکه در برخی کمبودها اصلا با دانشگاه و دیگر مراکز آموزش عالی قابل مقایسه نیست.آنچه بسیاری از حوزویان را در سالهای اخیر آزار می دهد تبلیغات پرسروصدای تریبون های دولتی مخصوصا در دو دوره اخیر نسبت به کمک های چشم پرکن و بعضا میلیاردی! به حوزه های علمیه بود در حالی که حتی پول خردی هم به مرکز مدیریت حوزه هانمی رسید. در سال اخیر این چاخان سرایی تکمیل شده و بودجه دولتی حوزه به صفر رسید و در حال حاضر تمام سیستم حوزه های علمیه قم، خراسان و اصفهان تمام و کمال خودگردان و از سوی مراجع اداره می شود. علی الحساب اگر برایتان مقدور بود سری به قبض های گاز چندمیلیون تومانی مدارس علمیه کوچک و بزرگ کشور بزنید و تازه آنجاست که می فهمید طبق مصوبه دولت بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها تمام مساجد، حسینییه ها و تکیه ها و مهدیه ها و...وحتی کلیسا و کنیسه ها و معابد زرتشتی ( وشاید هم خانقاه ها!!!) از پرداخت پول گاز معاف شدند و در کمال تعجب حوزه های علمیه بدون حتی درصدی تخفیف قبض های سرسام آور گاز را باید پرداخت کنند؟ اگر این صرفه جویی های مالی اثری در بخش دیگری از دیانت این مملکت داشت باکی نبود ولی متاسفانه همین پولها به جیب هنرمند نماهایی می رود که کمترین دغدغه ای نسبت به انقلاب و اسلام در حرفه کاری خود ندارند و اصلا ارزشهای دینی برایشان کلماتی گنگ و مبهم است.حتی بی انصاف ترین شهروندان کشورمان هم حق می دهند که بسیاری از فعالیت های فرهنگی بدست طلاب و حوزه های علمیه اداره و انجام می شود و اصلا در برخی موارد بدون حضور روحانیت امیدی به فرجام نهایی انها نیست. حال باید این سوال را پرسید که آیا  برای این دولت فخیمه ،حوزه های ایثارگر علمیه اندازه کنیسه ها و کلیساهای جود و نصاری ارزش ندارند؟

 




برچسب ها : دین



روز گذشته در قم همایش بین المللی اخلاق و ادیان شروع بکار کرد. نیاز به اخلاق و ارزشهای اخلاقی وهم چنین مصون ماندن از دام اخلاق سکولار نیازهای مهمی است که جوامع انسانی شدیدا محتاج به آن هستند. من به واسطه نگارش مقاله ای با عنوان ( اخلاق در دین یهود، غایت و ویژگی ها) که جزء مقالات پذیرفته شده بود به همایش دعوت شدم. مهم ترین قسمت افتتاحیه این همایش دو روزه که با حضور صاحب نظران علم اخلاق و شاخه های پیرامونی آن از داخل و خارج برگزار می شود سخنرانی حضرت آیت الله جوادی آملی بود. حضرت استاد در  صحبت کوتاه اما پر نغز خود که از شبکه های مختلف جهانی و ملی همچون جام جم و قران زنده و مستقیم پخش می شد به ارائه شاخص و معیار علمی بودن اخلاق پرداختند. از دیدگاه ایشان اخلاق علمی بدون تکیه بر وحی ممکن نیست چه اینکه مسائل اخلاقی همگی به مفهوم عدل برمی گردد یعنی اگر امانتداری و صدق و ایثار ومانند آن خوبست بخاطر اینست که عدالت است و اگر دروغ و خیانت در امانت و مانند آن بد است زیرا ظلم و بی عدالتی است. از سوی دگر عدالت یعنی قرار دادن هر چیزی در جایگاه خودش ( وضع الشیء فی موضعه) و برای اینکه جایگاه حقیقی اشخاص و اشیاء را بشناسیم قاعدتا باید در برابر خالق اشیاء و اشخاص زانو بزنیم و او کسی نیست جز خداوند متعال. ایشان درباره نیاز اخلاق به حکمت متعالیه هم معتقد بودند که فلسفه قوی باعث داشتن اخلاق قوی می شود و حکمت متعالیه در این زمینه بسیار پربار است. حضرت استاد در بحث پایانی خود درباره اینکه علم و شناخت به تنهایی کافی نیست وبرای اینکه شناخت به فعل و اصطلاحا عقد به عقیده برسد نیاز به پیوند عقل نظری با عقل عملی  است در قالب تمثیلی مردم را به چند دسته تقسیم نمودند: دسته اول کسانی هستند که هم پای سالمی دارند و هم چشم سالمی یعنی هم شناختشان صحیح است و بدی ها را می شناسند و هم ایمان وباور دارند که باید از ان دور شوند. دسته دیگر کسانی هستند که چشمان سالمی دارند و بدی ها را می شناسند اما پایی برای فرار ندارند چراکه به تعبیر امیر المومنین هوای نفسشان بر عقلشان سیطره و امارت پیدا کرده است( کم من عقل اسیر تحت هوی امیر) عالمان بی عمل هم جزء مصادیق این دسته اند و اینان به ایمان که از شئون عقل عملی است دست نیافته اند. دسته سوم کسانی هستند که پایی برای فرار دارند ولی چشمشان بینایی خوبی ندارد و چه بسا سره را از ناسره تشخیص ندهند. دسته چهارمی هم هستند که از هر دو نعمت پا و چشم( نظر و عمل)محروم هستند و اینان مصداقی ندارند جز جاهلان متهتک.

در مورد جهنم و عذاب آن گرچه به تفصیل اطلاعی نداریم اما همین قدر را هم ممکن است کسی فیلسوف و حکیم باشد اما به وقت عمل و فرار از گناه و رزائل اخلاقی ، لنگ بزند و مردود شود چون فعل کار اندیشه نیست بلکه کار نیرو و قوه است. قیامت هر چه هست اما آنقدری سرو صدا و نهیب دارد که به قول حافظ :

کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست    

 این قدر هست که بانگ جرسی می آید  

و با این بیت خواجه شیراز سخنان استاد تمام شد.





برچسب ها : دین برچسب ها : اخلاق



از همان قدیم و ندیم جماعت پارسی قصه ها و کل کل کردن ها داشته اند با تکنولوژی و به قولی مظاهر تمدن جدید. به مرور زمان و تغییرات کلان در نوع نگاه مردم( چه خواص و چه عوام) این مهمانان پیچیده و غرب آشنا به سرعت شدند خودی و بچه محل خودمان. البته این خودی شدن ها خود دارای مراتب مختلف بود. برخی خوش نشینی ها خیلی زود اتفاق افتاد و سریع جزء لاینفک زندگی مردم شد و برخی با تاخیر. موبایل از مصادیق بارز و بلکه شاه بیت قسم نخستین است. وسیله ای ارتباطی که به سرعت از یک شیء قلمبه چند صد گرمی تبدیل شد به نازدانه خوش دست و فراگیر چند گرمی به طوری که اگر یک روز آن را همراه نبریم احساس می کنیم تکه ای از وجودمان کم و در خانه جامانده است. از دست کارخانه دارها و تجار و مسئولین وهم چنین قیمت سرسام آور رسید به دست تک تک مردم حتی بچه های تازه از شیر گرفته شده با انواع قیمت های ارزان اعتباری! در این میان اپراتور جدید تلفن همراه در کشورمان  با برند تجاری رایتل چند شبانه روزی هست که در میان تبلیغات رسانه ای مخصوصا تلویزیون خودنمایی می کند. عکس العمل ها نسبت به رایتل در کشورمان حداقل به سه دسته تقسیم می شود. در اولین نگاه برخی طرفدران رایتل گاه جوری درباره امکانات بکر وهم چنین ضرورت آن ، صحبت می کنند که انگار از نان شب هم  واجب تر است .فهرست کردن مدام فوائد رایتل و تاکید بر خصوصیت چشم پرکن آن یعنی امکان مکالمه تصویری چیزی مثل نماز یومیه شده است که در شبانه روز چند بار تکرار می شود.بعد هم با کمال افتخار می گویند : شنیدن کی بود مانند دیدن ؟ گروه دیگری که محتاطانه تر عمل می کنندرایتل را نه نان شب و یا چیزی شبیه آن بلکه مانند چاقوی دولبه   می دانند که در دست نااهلش آلت قتاله می شود و در دست اهلش ابزار جراحی . می گویند رایتل در کنارفوائد بی شمار مضراتی هم دارد که در استفاده از آن باید فرهنگ استفاده اش هم به جامعه تزریق شود. در نگاه سوم رایتل چیزی مثل مواد مخدر به حساب می آید که نه منافع حداکثری و یا نسبی بلکه فواید اقلی دارد. مخدرات  بلاخره فوائدی دارد ولو در پزشکی ولی این استفاده های عاقلانه در برابر مضرات ان اصلا به شماره نمی آید . اگر بخواهم از قرآن مثال بزنم مانند شراب است که خود قرآن تصریح به فایده داشتن آن می کند ولکن دعوتمان می کند که دو دو تا کردن و اینکه مضرات ان بسیار بیشتر از نفعش است به طوری که شارع حکیم قانع شده است برای حرام کردن ان . حال در مورد رایتل هم با وجود فوائدی که دارد آنقدر باب بزه و سوء استفاده را زیاد باز می کند که برخی مراجع تقلید را قانع کرده است که نسبت به آن واکنش منفی نشان دهند.در تبلیغات رایتل شدیدا از حس عاطفه مخاطب سوء استفاده شده است. اینکه پدری دور از وطن و کاشانه کارنامه خوش نمره فرزندش را از نزدیک ببیند دروغ و بد نیست اما تمام ماجرا هم نیست. خود گردانند گان رایتل هم خوب می دانند با توجه به  شرایط بی سامان فعلی کشور از نظر فرهنگی، پیش و بیش از رد وبدن شدن کارنامه ، تصاویر مربوط به ناموس همین مردم است که با رایتل این سو و ان سو دست گردان می شود و این دقیقا آخرین هجمه ها به حریم خصوصی به حساب می آید. گاه ولع شدید به مدرن شدن در میان طبقات بالا دستی مدیریت کشور هوش و ذهن را می رباید از اینکه اندک نگاهی کنند به مضرات واردات تازه از راه رسیده .برخی دفاع ها از رایتل هم قابل تامل است! آیا براستی رایتل فراگیر و آسان و ارزان و غیر قابل کنترل همان چت تصویری غیر فراگیر و کم سرعت و قابل کنترل نسبی است؟ آیا اینکه در سال هزار و چهارصد و اندی بلاخره مجبور به استفاده از آن هستیم مجوز استفاده در این زمان که ضرورتی هم ندارد می باشد؟آیا رایتل یک ضرورت و واجب تر از نان شب است و یا اینکه .....





برچسب ها : پست مدرنیسم برچسب ها : رسانه


صفحات :
|  <  <<  21  22  23  24  25  >>  >  |