سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 781887
  • بازدید امروز: 28
  • بازدید دیروز: 97
  • تعداد کل پست ها: 278
درباره
سیدمحمدحسن صالح[90]

منم مثل خیلی ها توی این عالم نفس می کشم . فقط دلم میخواد که زمین وزمان رو آلوده نکنم!

جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی



ابر برچسب ها
دین[46] ، شهرضا[35] ، سیاسی[27] ، انقلاب[20] ، خاطره[18] ، سفرنامه هند[15] ، امام حسین[12] ، حجاب[10] ، پست مدرنیسم[10] ، سفرنامه عمره[9] ، رسانه[7] ، قم[7] ، انتخابات[7] ، امام زمان[7] ، اخلاق[5] ، امام رضا[5] ، غدیر علی ممیز[5] ، شادی[4] ، اجتماعی[4] ، پیامبر اکرم[4] ، حضرت معصومه[4] ، حضرت زهرا[3] ، دعا[3] ، انتخابات[3] ، امام خامنه ای[3] ، صبر[3] ، علم[3] ، عبادت[2] ، ماهواره[2] ، مرگ[2] ، مقاله[2] ، نوروز[2] ، سینما[2] ، سفرنامه هندوستان[2] ، زن[2] ، امام حسن عسکری[2] ، ازدواج[2] ، امام جواد[2] ، دوستی[2] ، خانواده[2] ، فلسطین[2] ، کتاب شناسی[2] ، کودک[2] ، شهادت[2] ، حضرت زینب[1] ، حکمت الهی[1] ، حوزه[1] ، بدعت[1] ، ترافیک[1] ، تهاجم فرهنگی[1] ، جنگ نرم[1] ، چهارشنبه سوری[1] ، امام حسن[1] ، اسرائیل[1] ، احترام به والدین[1] ، اخلاق[1] ، اربعین[1] ، آزادی[1] ، امام خمینی[1] ، امام سجاد[1] ، امام صادق[1] ، امام عسکری[1] ، امام علی[1] ، سفر نامه عمره[1] ، سفرنامه بوشهر[1] ، رضاخان[1] ، سفرنامه کردستان[1] ، شب قدر[1] ، شهید بهشتی[1] ، شهید مطهری[1] ، شیطان[1] ، هندوئیسم[1] ، ولایت فقیه[1] ، وهابیت[1] ، کتاب جدید[1] ، مسیحیت[1] ، معرفی کتاب[1] ، مفاتیح الجنان[1] ، عوض حیدرپور[1] ، عید غدیر[1] ، کودک[1] ، ماه رمضان[1] ، ماه شعبان[1] ،

می گویند واعظی مسیحی از پسر بچه ای پرسید:ممکن است بگویی از کدام طرف می توان به دفتر پست رفت؟پسربچه پاسخ داد:بله،حتما . آن دو همچنان که به طرف دفتر پست می رفتند،مرد واعظ از پسربچه خواست که آنروز عصر به محل سخنرانی بیاید وبه حرف های او گوش کند.پسرک پرسید :می خواهید درباره چه چیزی حرف بزنید؟مرد سخنران پاسخ داد :راه بهشت   پسرک گفت شوخی نکنید.چطور می خواهید درباره بهشت با ما حرف بزنید در حالیکه حتی راه دفتر پست را نمی دانید!؟

از کتب قدیم کلامی بگیر تا جدیدترین آثار اعتقادی غیر ممکن است که در باره ضرورت بعثت انبیاء حرفی نزده باشند.اصلا ما چرا احتیاج به انبیاء وکلا هادیان الهی ومخبران از ماوراء داریم؟جواب ها بر دو دسته اند.برخی براهین پای بهشت وجهنم وکلا آخرت را وسط می کشند ومعتقدند از آنجا که سعادت واقعی وزندگی ابدی انسان در آخرت رقم می خورد،تنها کسانی می توانند راه بهشت را بما نشان دهند که از طرف بهشت آفرین یعنی خدا آمده باشند.اما در دسته دوم جواب ها که طرفداران پر وپاقرصی هم دارد سخن از اینست که اگر کسی فقط درد دنیا هم داشته باشد  باز محتاج سلسله جلیله انبیاء است.یک تقریر معروف از این نوع براهین معتقد است رفاه این دنیا تنها در سایه نظم وقانون نبوی حاصل می شود .یعنی از آنجائیکه انسانها مدنی بالطبع وطالب زندگی اجتماعی هستند خود بخود اختلافاتی ظاهر می شود که راه برون رفت از آنها داشتن قوانینی واسلوب هائی علمی ودارای تضمین است واین شرایط تنها در شریعت الهی یافت می شود.این دسته از براهین نه آنکه از راه بهشت غافل شده باشند بلکه در پی آنند که نمونه ای از محصول بهشتی خود را در همین عالم خاکی عرضه کنند وشیرینی عقبی  را عجالتا به صورت نقدی به موحدان کوی دوست وجامعه ایمانی در دنیا بچشانندواز این رو بعضی علما همانند علامه حلی در کتاب وزین کشف المراد فوائد بعثت انبیاء را نه فقط در امور اخروی بلکه امور مادی وجسمانی هم می داند.

داستان بالا اگر چه از نوعی مغالطه بی بهره نیست ولیک باردار پیامی بزرگ نیز هست.عرف بشر این گونه است که وقتی باور می کند دین آنان را به بهشت موعود می رساند که لااقل راه رفاه حداقلی در این عالم را به آنان بنمایاند.آرامش اقتصادی (آن سان که به اسراف واتراف نینجامد)خود بزرگ ترین مبلغ برای پیمایش مشتاقانه راه انبیاست.اصلا وقتی نقشه دین وسیاست های کلی آن را نگاهی دوباره می کنیم به روشنی می یابیم که بسیاری از پازل های وحیانی مربوط به اصلاحات دنیوی در ساحت های مختلف اجتماعی ،سیاسی واقتصادی است.اگر چه در هندسه عقیدتی ما اقتصاد جایگاهی بعد از فرهنگ دارد ولی این نه به معنای کاستی ارزش مال وفعالیت دنیا بلکه به معنای جهت دهی به آن در مسیر حرکت متعالی است.

واینکه تنها انقلاب شیعی جهان در مرحله حساسی قرار گرفته است.نگاه های مرد ونامرد همه بدین سو دوخته شده که آیا انقلابی که با نام مذهب عجین شده از مرحله اقتصادی هم سربلند بیرون خواهد آمد یا نه؟انقلابی که می خواهد عناوین به زمین مانده دین را در عرصه اقتصاد عملیاتی کند و نمونه ای تبلیغاتی باشد از آرمان شهر مهدوی.وبی جهت نبود که در اوج اعتراضات وقیام های مردمی منطقه ناباورانه امسال نام جهاد اقتصادی را سربرگ خود نمود چه اینکه الهام گیری از انقلاب ایران از مرحله خالقیت گذشته وپای به مرحله ربوبیت گذاشته است تا انقلابیون در سرتاسر جغرافیای اسلامی از لیبی وتونس تا بحرین ویمن بدانند چه فرجام خوشی در انتظار آنهاست. ان شاء الله




برچسب ها : دین



آیا تابه حال نظر واقعی خودتون راجع به دین رو  زیر ذره بین گذاشتید؟منظورم تعریف دین نیست که در این یه قلم فیلسوفان دین سنگ تمام گذاشته اند وتا کنون بیش از صد تعریف رنگارنگ از این ور واونور عالم به دست ما رسیده است.منظورم اینه که ما تا چه حد برای آموزه های دینی وحلال وحرام خدا ارج وقیمت قائلیم.در وهله اول جواب می دهید که این دیگه چه سوالی است.معلومه که دین چیز خوبی است .بر منکرش هم لعنت.

اما کمی ریز تر شویم وصریح تر.خیلی از دور وبری های ما اعم از مردم عادی ویا مسئولین الحق والانصاف نگاه مثبتی به دین دارند اما این نگاه مقدس وارزشمند در ترجمان حکومتی اش گاه به علاقه ترجمه می شود ونه ضرورت.خیلی از مسئولین ما نگاهشان به دین ودینداری عملا سکولاریستی است اما خودشان خبر ندارند.شاید با شنیدن اسم سکولاریسم حالت تهوع به آنها دست دهد اما ناخودآگاه در مقام بخشنامه وعمل در آن راه گام بر می دارند.

در این باورهای بی صدا ولی کمر شکن دین صرفا بعنوان یک علاقه تفسیر می شود ونه ضرورت.یعنی نمادهای دینی وروح معنوی حاکم برجامعه را ضروری ندانسته وصرفا آن را مانند علاقه به کارهای هنری مثل خطاطی ونقاشی می دانند.حتما دیده اید شاعران زبردستی را که آنقدر غرق در ساحت شعر وشاعری شده اند که اگر روزی بگذرد وچند بیتی شعر نسرایند مریض می شوند.بعضی ارادت ها به دینداری هم در همین حد است .این فکر معتقد است که قشری در جامعه وجود دارد که تا به هیئت نرود ونگاهش به سردر مسجدوحسینیه نیفتد آرام نیم گیرند.خب،وظیفه حکومت هم تامین نیازهای جامعه است،پس درنتیجه به مساجد وحوزه های علمیه کمک می کنیم،هزاران جلد قرآن چاپ می کنیم،زوج های جوان را هم می فرستیم کنار کعبه وهزار کار خوب دیگر.

این نگاه اگر چه مثبت وقابل تقدیر است اما تبعات خطرناکی را به دنبال دارد.مهم ترین مشکل آن اینست تصمیمات دینی کلان مجذوب آهن ربای انتخاب مردم است.حال چه این انتخاب درست باشد وعلی را به سرکار آورد وچه اشتباه باشد واو را خانه نشین کند.

نگاه درست آنست که حلال وحرام شرعی را برای جامعه نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت بدانیم.عدم نگاه به دین بعنوان یک ضرورت در بزنگاه های مختلفی منشا خطر می شود و ویروس ناشناخته ای است که سالها بعد سرعت معنویت ناب را کند وآهسته میکند.آنگاه تکیه کلامت این می شود که مردم می خواهند فلان شود وهمان ها می خواهند فلان کار نشود.آنچه سروری می کند  نظر خلق می شود واگر نام نماز وروزه ای هم برده میشود طفیلی انتخاب وعلاقه فعلی مخلوقات است وبس.یعنی ابتدای کار با تسبیح وصلوات راه مسجدی شده باز می شود چون مردم می خواهند اما با تغییر ذائقه مردم درب مسجد تخته می شود ودر هر دو حال مسئول مربوطه نمازش را سر وقت بجا می آورد!

پس دین را بخاطر خود دین بخواهیم ونه بخاطر متدینین.




برچسب ها : دین



چند روز پیش از دوستی کتابی هدیه گرفتم بنام زندگی شیخ ابراهیم زنجانی به قلم جناب آقای علی ابوالحسنی(منذر).ظاهرا اولین بار بود که این اسم را می شنیدم.عکس رویش که نشان از یک هم لباسی داشت اما داخلش را بی خبر بودم .خیلی کنجکاو شدم که ببینم این شیخ اهل زنجان که بوده است.آیا واقعا روحانی واهل معنا بوده است یا اینکه صرفا عمامه بسری بیش نبوده است.با اینکه کتاب نسبتا مفصلی بود اما اکثر مطالبش را خواندم وآنجا تازه فهمیدم این جناب زنجانی بجای اینکه خال لب اسلام باشد خار راه آن بوده است آنهم به صورت خفن.واقعا بعنوان یک طلبه تکان خوردم وداد زدم الهم اجعل عواقب امورنا خیرا.چرا تکان نخورم وقتی می خوانم کسی که از تحصیل کرده گان حوزه نجف واز شاگردان آخوند خراسانی بوده است بعد از بازگشت به ایران عمر ورق توفیقش برگشت و هوای نفس با او کاری کرد که حاضر شد شیخ فضل الله نوری یعنی سردمدار و یَل میدان مشروطه مشروعه را به بالای دار بفرستد.در فیلم شیخ فضل الله نوری که زمانی در تلویزیون پخش می شد، صحنه هایی از دادگاه شیخ فضل الله  وگزافه گویی های زنجانی را نسبتا به تصویر کشیده بود.تاکتیک شیطان رانده شده است دیگر.یک روحانی نما ،روحانی واقعی را به بالای دار می فرستد آنهم در روز سیزده رجب وبعد هم به جنازه نازنینش که چه اهانت ها نکردند.هم چنین در اثر افکار نادرست او،درست در همان زمانی که مرحوم بافقی داشت زیر لگد مزدوران رضاخانی از حجاب به عنوان ضروری دین دفاع می کرد وصدها نفر در مسجد گوهر شاد به خاک وخون کشیده شدند ،دو تن از دختران همین آقا جزء پیشگامان کشف حجاب بودند.

37617_834.jpg

بعد از نماز مغرب وعشاء در حرم بی بی فاطمه معصومه(س)با قدم هایی آرام رفتم کنار مقبره شیخ فضل الله نوری در انتهای صحن اصلی حرم و زل زدم به عکس بزرگی که بر روی قبرش بود.عجب نگاه نافذی.انگار همین الان زنده است و بر عصایش تکیه زده و می نالد از کسانی که بجای ولایت فقیه می خواهند ولایت بر فقیه داشته باشند!

از کلمات امام خمینی(ره)بر می آید که که عبرت های بکر وغریبی در داستان مشروطه خوابیده است که بما نشان می دهد چه طور جنبش عدالت خواهانه ایران که تکیه گاهی جز دین ودیانت نداشت ابتر وناکار آمد شد وبدست زنجانی ها وتقی زاده ها کمرش شکسته شد.کلام امام خود صریح وگویاست:

شما می دانید که مرحوم شیخ فضل الله نوری را که محاکمه کرد؟یک معمم زنجانی ،یک ملای زنجانی محاکمه کرد وحکم قتل او را صادر کرد .وقتی معمم وملا مهذب نباشد ،فسادش از همه کس بیشتر است .در بعضی روایات است که در جهنم بعضی ها از تعفن بعضی روحانیون در عذاب هستند ودنیا هم از تعفن بعضی از اینها در عذاب..........(27/9/1359)  

واین داستان غم انگیز تا قیامت ادامه دارد.قصه کِشته ها ی زهرآلودی که تنها کُشته های غمبار را به ارث می گزارند.




برچسب ها : دین



ما یه همراه اول واقعی داریم .زمان ومکان نمی شناسد .بیست وچهارساعته وآنلاین است .هر کس با هر عقیده ای می تواند سراغش برود .وقت قبلی نمی خواهد .منشی هم ندارد خلاصه اینکه :اینما تولوا فثم وجه الله




برچسب ها : دین



بنازم دین خودمون رو که نگاه ملکوتی به علم ودانش فقط در انحصار خودش است وهیچ مکتب دیگری هم به گردپای  آن نمی رسد .از آنروز که در نخستین چت رسمی حضرت  محمد بن عبدالله (ص)با فرشته وحی اولین پیام ها از جنس خواندن وتعقل بود(اقرا باسم ربک الذی خلق)خیلی ها هنوز باور نکرده اند عالم ترین اشخاص به تعریف علم وفهم همان کسانی هستند که از ابتدا دست یازیدن به برکات ومعروف های عالم را مشروط به مقدار معرفت کرده اند که همانا  (المعروف بقدر المعرفه).ما قائلیم که همه چیز تحفه ای ملکوتی وخط نانوشته ای را بهمراه دارد .عمل ها هم چه خوب وچه بد مسافری محترم رابهمراه دارند فقط با این توضیح  که این مهمان غیبی نه از جاده بلکه از مترو ! وارد مغز والبته پرونده اعمال ما میشود .

صرف حفظ کردن چند موجودچاق ولاغر کاغذی د ر دین ما شاهکار شمرده نمیشود بلکه آن چیزی که شما را بعنوان انسان از رایانه متمایز میکند اینست که بتوانید پدر بزرگ  ملکوتی گزاره های معرفتی  با عینک تعهد وعمل بیابید.

اینها همه مقدمات غنی سازی حدیثی بود که چند روز پیش چشمانم به جمالش روشن شد ودر مورد بلال حبشی (ره)بود .قضیه از آنجا شروع میشود که بلال شروع به صحبت میکند اما در صحبتش آن طور که باید وشاید نمی تواند کلمات را اداء کند وقواعد صرف ونحوی این وسط جانباز می شود !وبرخی هم از خدا خواسته شروع میکنند به مسخره کردن بلال.خبر به امیرالمومنین (ع)رسید .حضرت یکی از مهمترین سخنانشان درباره فلسفه علم را بیان داشتند وفرمودند :انما یراد باعراب الکلام تقویمه لتقویم الاعمال وتهذیبها   یعنی در ماوراءیادگیری درست خواندن اعرابها وبقول قدیمی ها زیر وزبر ها یک حقیقت نهفته است وآن اعراب دلهاست .وبعد ادامه دادند که چه سود که فلان کس سخنانش با اعراب درست باشد ولی اعمالش دچار زشت ترین لحن وخطا باشدو بلال را چه زیان که د رگفتارش لحن وخطا باشد ولی اعمالش کاملا درست باشد (میزان الحکمه ح200099)

اگر اعراب دلها درست شد آن گاه زبان ها را  از لکنت زبان بلال گونه بیمی نیست چراکه پیامبر فرمود (سین بلال عند الله الشین )وچه زیباسرود که :یک اسهد بلا ل به از هزار اشهد فصیح

راستی کی امتحان صرف ونحو دارید ؟؟؟




برچسب ها : علم برچسب ها : دین


صفحات :
|  <  <<  6  7  8  9  10  >  |